۱۳۹۱ اسفند ۱۰, پنجشنبه
درگیری کشاورزان ورزنه اصفهان با نیروی یگان ویژه
۱۳۹۱ اسفند ۸, سهشنبه
دادگاه کهریزک غیر علنی برگزار میشود!
سرانجام
پس از گشت سه سال و نیم از علنی شدن جنایات کهریزک، امروز مشخص شدد که
دادگاه متهمان پرونده کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار میشود.
تصمیمی که از گذشته نیز قابل پیش بینی بود تا از هم اکنون نتایج این دادگاه مورد ابهام و سوال جامعهای باشد که احساس و وجدان عمومی آن جریحه دار اخبار فجیع کهریزک شد.
به گزارش ایلنا قضات دادگاه کیفری تصمیم گرفتند تا جلسه رسیدگی به پرونده متهمان کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار شود.
این پرونده به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور ۴ قاضی مستشار در مجتمع امام خمینی دادگستری با حضور متهمان پرونده رسیدگی خواهد شد.
در این جلسه قاضی رضا نجفی به عنوان نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع میکند.
سعید مرتضوی که امروز با هیات همراهش حضور یافته بود به دلیل مخالفت حراست دادگاه کیفری، هیات همراهش اجازه ورود به دادگاه را نیافتند و در نهایت سعید مرتضوی، ۵ قاضی دادگاه به همراه اولیای دم و وکلای دو طرف پرونده وارد شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران شدند تا جلسه محاکمه بدون حضور اصحاب رسانه آغاز شود.
در این دادگاه "صالح نیکبخت" وکالت خانواده شهید امیر جوادیفر را بر عهده دارد.
هفته گذشته سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران آخرین وضعیت پرونده قضات تعلیق شده ماجرای کهریزک را تشریح کرد و گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است.
قاضی افتخاری گفته بود: جلسه محاکمه قضات تعلیق شده هشتم اسفند امسال در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی برگزار میشود.
وی افزوده بود: این پرونده سه متهم دارد که پس از صدور کیفرخواست برای آنها از سوی دادسرا، پروندهشان برای رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. چهار مستشار دادگاه نیز مشخص شده و آنها به طور کامل پرونده را مطالعه کردهاند.
سعید مرتضوی، علی اکبر حیدری فر و حسن حداد دهنوی از قضاتی هستند که در جریان رسیدگی به پرونده کهریزک از کار برکنار شدند.
سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران درباره علنی بودن جلسه دادگاه نیز گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است اما در این خصوص رئیس دادگاه و چهار قاضی مستشار تصمیم میگیرند.
تصمیمی که از گذشته نیز قابل پیش بینی بود تا از هم اکنون نتایج این دادگاه مورد ابهام و سوال جامعهای باشد که احساس و وجدان عمومی آن جریحه دار اخبار فجیع کهریزک شد.
به گزارش ایلنا قضات دادگاه کیفری تصمیم گرفتند تا جلسه رسیدگی به پرونده متهمان کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار شود.
این پرونده به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور ۴ قاضی مستشار در مجتمع امام خمینی دادگستری با حضور متهمان پرونده رسیدگی خواهد شد.
در این جلسه قاضی رضا نجفی به عنوان نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع میکند.
سعید مرتضوی که امروز با هیات همراهش حضور یافته بود به دلیل مخالفت حراست دادگاه کیفری، هیات همراهش اجازه ورود به دادگاه را نیافتند و در نهایت سعید مرتضوی، ۵ قاضی دادگاه به همراه اولیای دم و وکلای دو طرف پرونده وارد شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران شدند تا جلسه محاکمه بدون حضور اصحاب رسانه آغاز شود.
در این دادگاه "صالح نیکبخت" وکالت خانواده شهید امیر جوادیفر را بر عهده دارد.
هفته گذشته سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران آخرین وضعیت پرونده قضات تعلیق شده ماجرای کهریزک را تشریح کرد و گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است.
قاضی افتخاری گفته بود: جلسه محاکمه قضات تعلیق شده هشتم اسفند امسال در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی برگزار میشود.
وی افزوده بود: این پرونده سه متهم دارد که پس از صدور کیفرخواست برای آنها از سوی دادسرا، پروندهشان برای رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. چهار مستشار دادگاه نیز مشخص شده و آنها به طور کامل پرونده را مطالعه کردهاند.
سعید مرتضوی، علی اکبر حیدری فر و حسن حداد دهنوی از قضاتی هستند که در جریان رسیدگی به پرونده کهریزک از کار برکنار شدند.
سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران درباره علنی بودن جلسه دادگاه نیز گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است اما در این خصوص رئیس دادگاه و چهار قاضی مستشار تصمیم میگیرند.
نمايشگاه هاي نوروزي بدون مشتري!!!
با
نزديک شدن به نوروز 92 و مطابق برنامه چند سال گذشته نمايشگاه هاي متعددي
براي فروش مواد غذائي و بهداشتي ، لباس و مبل و ... برگزار ميگردد . اما
امسال با آنکه دولت در شهرکرد دو محوطه جديد براي نمايشگاه هاي نوروزي در
نظر گرفته و تمام غرفه ها نيز پر هستند اما خبري از مشتري نيست . به گفته
يکي از صاحبان غرفه فروش آجيل در نمايشگاه بين المللي شهرکرد هر ساله تا
اين موقع حداقل دوبار غرفه خالي از آجيل
ميشد و مجبور بوديم دوباره اجناس را از انبار بياوريم اما در حال حاضر
فروشمان مجموعا به 50 کيلوگرم هم نميرسد . گراني افسار گسيخته و نبود وجه
نقد در دست مردم اولين مشکل و کيفيت بسيار بد اجناس اعم از مواد غذايي يا
تزئيني علت اصلي استقبال نکردن مردم از اين فرو شگاه هاي نوروزي است . گفته
ميشود اکثر ادارات دولتي و شرکت هاي خصوصي هنوز حقوق بهمن ماه و عيدي و
پاداش سال 91 را پرداخت نکرده اند.
۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه
غلامرضا خسروی از ملاقات حضوری محروم شد
باوجود گذشت بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری غلامرضا خسروی، مسئولین بدلیل اعتراضات وی از دادن اجازه ملاقات حضوری طفره میروند.
طی روالی که پیشتر در مورد غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اجرا میشد، وی هر ۶ ماه یکبار با اجازه دادستان، امکان ملاقات حضوری با بستگان خود را پیدا میکرد.
اکنون که بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری وی گذشته است، وقتی خانواده این زندانی سیاسی برای کسب اجازه ملاقات به نزد مسئولین مراجعه نمودند با جواب منفی ایشان روبرو شدند.
یکی از بستگان غلامرضا خسروی که نخواست نامش فاش شود گفت: "همانگونه که مستحضرید باوجود درخواستهای مکرر خانواده برای ملاقات حضوری با غلامرضا و با توجه به اینکه بیش از ۶ ماه (از ملاقات حضوری قبلی) میگذرد ملاقاتی داده نمیشود و فردی بنام خدابخشی دردادسرای انقلاب گفته که این محرومیت بدلیل اعتراضات و امضاءهای غلامرضا دربیانیههای مختلف میباشد."
گفتنی است، در آذر ماه سال جاری در خواست اعاده دادرسی غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سوی شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مردود اعلام شد و وی هم اکنون در آستانه مجازات اعدام قرار دارد.
غلامرضا خسروی سوادجانی که پیشتر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و در سال ۶۵ پس از اتمام محکومیتش آزاد شده است به دلیل کمک مالی به یک شبکه ماهوارهای متعلق به یک گروه سیاسی و با شکایت وزارت اطلاعات مجددا در ۵ اسفند ماه سال ۸۶ بازداشت شده است؛ نامبرده پس از طی مراحل بازجویی در شرایط سخت بازداشتگاههای مختلف تا کنون بیش از ۴۰ ماه تحمل حبس انفرادی نموده است.
طی روالی که پیشتر در مورد غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اجرا میشد، وی هر ۶ ماه یکبار با اجازه دادستان، امکان ملاقات حضوری با بستگان خود را پیدا میکرد.
اکنون که بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری وی گذشته است، وقتی خانواده این زندانی سیاسی برای کسب اجازه ملاقات به نزد مسئولین مراجعه نمودند با جواب منفی ایشان روبرو شدند.
یکی از بستگان غلامرضا خسروی که نخواست نامش فاش شود گفت: "همانگونه که مستحضرید باوجود درخواستهای مکرر خانواده برای ملاقات حضوری با غلامرضا و با توجه به اینکه بیش از ۶ ماه (از ملاقات حضوری قبلی) میگذرد ملاقاتی داده نمیشود و فردی بنام خدابخشی دردادسرای انقلاب گفته که این محرومیت بدلیل اعتراضات و امضاءهای غلامرضا دربیانیههای مختلف میباشد."
گفتنی است، در آذر ماه سال جاری در خواست اعاده دادرسی غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سوی شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مردود اعلام شد و وی هم اکنون در آستانه مجازات اعدام قرار دارد.
غلامرضا خسروی سوادجانی که پیشتر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و در سال ۶۵ پس از اتمام محکومیتش آزاد شده است به دلیل کمک مالی به یک شبکه ماهوارهای متعلق به یک گروه سیاسی و با شکایت وزارت اطلاعات مجددا در ۵ اسفند ماه سال ۸۶ بازداشت شده است؛ نامبرده پس از طی مراحل بازجویی در شرایط سخت بازداشتگاههای مختلف تا کنون بیش از ۴۰ ماه تحمل حبس انفرادی نموده است.
یک زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زد و لبان خود را دوخت
شهرام
(رحیم) الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به ۱۱ سال زندان محکوم
شده است، در اعتراض به کارشکنی در اعزام وی به مرخصی از اول اسفند ماه دست
به اعتصاب غذا زد و از دیروز لبان خود را دوخت.
شهرام الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
اینک که بیش از ۵ سال از بازداشت وی میگذرد، مسئولین ابتدا با مرخصی وی موافقت کرده و اقدام به توقیف سند ۱۰۰ میلیونی جهت اعزام او به مرخصی نمودند، ولی بعدا طی کارشکنیهایی به خانواده وی اعلام گردید مرخصی شهرام الیاسی لغو شده است.
یکی از همبندیان وی که خواست نامش فاش نشود به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته شهرام الیاسی توسط ریاست حفاظت زندان (فرجنژاد) احضار گردید و مورد تهدید و فحاشی قرار گرفت."
وی ادامه داد: "فرجنژاد شهرام الیاسی را تحت فشار قرار داده تا اعتصاب غذای خود را بشکند، از همین روی وی لبان خود را دوخت.
شهرام الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
اینک که بیش از ۵ سال از بازداشت وی میگذرد، مسئولین ابتدا با مرخصی وی موافقت کرده و اقدام به توقیف سند ۱۰۰ میلیونی جهت اعزام او به مرخصی نمودند، ولی بعدا طی کارشکنیهایی به خانواده وی اعلام گردید مرخصی شهرام الیاسی لغو شده است.
یکی از همبندیان وی که خواست نامش فاش نشود به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته شهرام الیاسی توسط ریاست حفاظت زندان (فرجنژاد) احضار گردید و مورد تهدید و فحاشی قرار گرفت."
وی ادامه داد: "فرجنژاد شهرام الیاسی را تحت فشار قرار داده تا اعتصاب غذای خود را بشکند، از همین روی وی لبان خود را دوخت.
۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه
با «عیدانه »( گداپروری رژیم آخوندی ) فقط یک کیلو پسته میتوان خرید!
با
تعویق واریز عیدی ۷۰ هزار تومانی دولت، زمینه تازه ای برای نقد آن به وجود
آمده و این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند این پول
نه تنها دردی از مردم را دوا نمی کند، بلکه نوعی گداپروری و دامن زدن به
تورم بیشتر است.
سایت حکومتی بهار نوشت:طبق خروجی نهایی جلسات اقتصادی دولت و مجلس، در اسفندماه ۷۰ هزار تومان میان تمامی مردم توزیع ميشود و افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم کمک های عیدانه ۹۰ هزار تومانی دریافت ميکنند. منابع مورد نیاز برای توزیع این میزان پول از صندوق توسعه ملی برداشت ميشود و پیش بینی ميشود این رقم در نیمه اول اسفند ماه از طریق مکانیزم توزیع یارانهها میان مردم توزیع شود و به این ترتیب ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار کشور مشمول دریافت این یارانه نقدی ميشوند. بنابر این گزارش، پرداخت عیدی نقدی به مردم، نوعی وابسته کردن توده های جامعه به صدقه دولتی و گداپروری است که پیش از این از سوی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته بود و تاکید شده بود این نوع از کمک به مردم، در واقع خالی کردن جیب آنهاست. چرا که با سیاستهای غلط و تورم زای اقتصادی، عملا گرانی سنگینی را به جامعه تحمیل ميکند و سپس با پرداخت مبلغ جزئی نقدی قصد جبران این گرانی را دارند؛ در حالی که خود این پرداخت نقدی به تورم بیشتر دامن ميزند.
برای نمونه براساس آمار رسمی بانک مرکزی، هزینه یک ماهه یک خانوار شهری بالای یک میلیون تومان ميباشد که با احتساب تورم ۳۰ درصدی رسمی، دولت با سیاستهای غلط اقتصادی دست کم ۳۰۰ هزار تومان ماهانه بر این هزینه افزوده است که مابه التفاوت آن در سال، معادل سه میلیون و ششصد هزار تومان ميشود که عملا برای جبران آن، یک عیدی ۷۰ هزار تومانی برای هر نفر که ۲۸۰ هزار تومان برای یک خانوار است، حتی ده درصد خسارت گرانی که به مردم وارد ميشود را جبران نمی کند. از سوی دیگر عنوان کردن اینکه مبلغ فوق عیدی است، مشکلاتی برای خانوادهها در مدیریت آن به وجود ميآورد و فرزندان خانواده، آن را به نوعی برای هزینه های غیرضروری استفاده ميکنند که باز هم بر فشار بر سرپرستان خانوادهها ميافزاید. به نوشته سايت بازتاب، برخی کارشناسان معتقدند این کمک نقدی سبب ميشود خریدار عجله کرده و فروشنده نیز با انبار کردن کالاها از فروختن آنها خودداری کند تا قیمت کالا افزایش یابد و به نوعی احتکار صورت گیرد. آنها با مضر خواندن کمک نقدی برای بازار شب عید، پیشنهاد ميکنند این کمک نقدی به صورت بسته های کالای مورد نیاز نظیر برنج و روغن به مردم داده شود. چرا که با این کار مردم برای خرید کردن صبر کرده و کسانی هم که به انبار کردن کالاها مشغول ميشوند، مجبورند کالاها را به بازار بیاورند.
اما فارغ از تبعات اقتصادی نحوه توزیع پول بین مردم که بدون در نظر گرفتن سهم بخش تولید کشور انجام ميگیرد، میزان این پرداخت نیز با توجه به افزایش لجام گسیخته قیمتها جای سوال و ابهام فراوان دارد. در حالیکه در همین روزهای اخیر گوشت گوساله کیلویی ۳۵ هزار تومان به فروش ميرسد و یا هر کیلو پسته با افزایش قیمت بین ۵۰ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان به فروش ميرسد این عیدی شب عید، به چه کار مردم ميآید؟ این افزایش قیمتها در حالی است که هنوز بهمن ماه به پایان نرسیده است و مشخص نیست روند افزایشی تورم در اسفند ماه به کجا خواهد رسید. در کنار سوء مدیریت دولت در مهار تورم و اقدامات تورم زای دولتمردان، برخی سودجوبان نیز هستند که افزایش قیمتهای کالا و خدمات در بازار مصرف را با افزایش نقدینگی در جامعه و پرداخت عیدی به مردم پیوند ميزنند.
در مجموع به نظر ميرسد وقتی با این عیدی ۷۰ هزارتومانی مردم حداکثر قادر به خرید یک کیلو پسته باشند، در نهایت نه تنها دردی از مردم دوا نمی شود، بلکه این نوع توزیع مستقیم پول نهایتا منجر به افزایش نقدینگی و رشد تورم در جامعه خواهد شد. اکنون سوال اینجاست که اگر واقعا دولت قصد کمک به معیشت مردم را در وانفسای گرانی داشت، چرا با توجه به مجوز صادر شده از سوی نظام برای برداشت از توسعه صندوق ملی، به پیشنهاد کارشناسان در مورد خودداری کردن از پرداخت نقدی این عیدی توجه نکرد؟ آیا این که دولت همین مبلغ را به جای پرداخت نقدی که تورم زاست، به صورت بن های خرید کالاهایی مانند برنج، روغن، قند و شکر، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و سایر مایحتاج ضروری مردم با قیمت تعادلی ارائه نمی کند تا هم از تقاضای کاذب و تورم زا در بازار جلوگیری شود و هم اینکه با این مبلغ اندک، مردم بتوانند حداقل خوراک ضروری یک ماهه خود را تامین کنند تا دیگر در عید نگران گرسنگی خود نباشند؟
سایت حکومتی بهار نوشت:طبق خروجی نهایی جلسات اقتصادی دولت و مجلس، در اسفندماه ۷۰ هزار تومان میان تمامی مردم توزیع ميشود و افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم کمک های عیدانه ۹۰ هزار تومانی دریافت ميکنند. منابع مورد نیاز برای توزیع این میزان پول از صندوق توسعه ملی برداشت ميشود و پیش بینی ميشود این رقم در نیمه اول اسفند ماه از طریق مکانیزم توزیع یارانهها میان مردم توزیع شود و به این ترتیب ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار کشور مشمول دریافت این یارانه نقدی ميشوند. بنابر این گزارش، پرداخت عیدی نقدی به مردم، نوعی وابسته کردن توده های جامعه به صدقه دولتی و گداپروری است که پیش از این از سوی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته بود و تاکید شده بود این نوع از کمک به مردم، در واقع خالی کردن جیب آنهاست. چرا که با سیاستهای غلط و تورم زای اقتصادی، عملا گرانی سنگینی را به جامعه تحمیل ميکند و سپس با پرداخت مبلغ جزئی نقدی قصد جبران این گرانی را دارند؛ در حالی که خود این پرداخت نقدی به تورم بیشتر دامن ميزند.
برای نمونه براساس آمار رسمی بانک مرکزی، هزینه یک ماهه یک خانوار شهری بالای یک میلیون تومان ميباشد که با احتساب تورم ۳۰ درصدی رسمی، دولت با سیاستهای غلط اقتصادی دست کم ۳۰۰ هزار تومان ماهانه بر این هزینه افزوده است که مابه التفاوت آن در سال، معادل سه میلیون و ششصد هزار تومان ميشود که عملا برای جبران آن، یک عیدی ۷۰ هزار تومانی برای هر نفر که ۲۸۰ هزار تومان برای یک خانوار است، حتی ده درصد خسارت گرانی که به مردم وارد ميشود را جبران نمی کند. از سوی دیگر عنوان کردن اینکه مبلغ فوق عیدی است، مشکلاتی برای خانوادهها در مدیریت آن به وجود ميآورد و فرزندان خانواده، آن را به نوعی برای هزینه های غیرضروری استفاده ميکنند که باز هم بر فشار بر سرپرستان خانوادهها ميافزاید. به نوشته سايت بازتاب، برخی کارشناسان معتقدند این کمک نقدی سبب ميشود خریدار عجله کرده و فروشنده نیز با انبار کردن کالاها از فروختن آنها خودداری کند تا قیمت کالا افزایش یابد و به نوعی احتکار صورت گیرد. آنها با مضر خواندن کمک نقدی برای بازار شب عید، پیشنهاد ميکنند این کمک نقدی به صورت بسته های کالای مورد نیاز نظیر برنج و روغن به مردم داده شود. چرا که با این کار مردم برای خرید کردن صبر کرده و کسانی هم که به انبار کردن کالاها مشغول ميشوند، مجبورند کالاها را به بازار بیاورند.
اما فارغ از تبعات اقتصادی نحوه توزیع پول بین مردم که بدون در نظر گرفتن سهم بخش تولید کشور انجام ميگیرد، میزان این پرداخت نیز با توجه به افزایش لجام گسیخته قیمتها جای سوال و ابهام فراوان دارد. در حالیکه در همین روزهای اخیر گوشت گوساله کیلویی ۳۵ هزار تومان به فروش ميرسد و یا هر کیلو پسته با افزایش قیمت بین ۵۰ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان به فروش ميرسد این عیدی شب عید، به چه کار مردم ميآید؟ این افزایش قیمتها در حالی است که هنوز بهمن ماه به پایان نرسیده است و مشخص نیست روند افزایشی تورم در اسفند ماه به کجا خواهد رسید. در کنار سوء مدیریت دولت در مهار تورم و اقدامات تورم زای دولتمردان، برخی سودجوبان نیز هستند که افزایش قیمتهای کالا و خدمات در بازار مصرف را با افزایش نقدینگی در جامعه و پرداخت عیدی به مردم پیوند ميزنند.
در مجموع به نظر ميرسد وقتی با این عیدی ۷۰ هزارتومانی مردم حداکثر قادر به خرید یک کیلو پسته باشند، در نهایت نه تنها دردی از مردم دوا نمی شود، بلکه این نوع توزیع مستقیم پول نهایتا منجر به افزایش نقدینگی و رشد تورم در جامعه خواهد شد. اکنون سوال اینجاست که اگر واقعا دولت قصد کمک به معیشت مردم را در وانفسای گرانی داشت، چرا با توجه به مجوز صادر شده از سوی نظام برای برداشت از توسعه صندوق ملی، به پیشنهاد کارشناسان در مورد خودداری کردن از پرداخت نقدی این عیدی توجه نکرد؟ آیا این که دولت همین مبلغ را به جای پرداخت نقدی که تورم زاست، به صورت بن های خرید کالاهایی مانند برنج، روغن، قند و شکر، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و سایر مایحتاج ضروری مردم با قیمت تعادلی ارائه نمی کند تا هم از تقاضای کاذب و تورم زا در بازار جلوگیری شود و هم اینکه با این مبلغ اندک، مردم بتوانند حداقل خوراک ضروری یک ماهه خود را تامین کنند تا دیگر در عید نگران گرسنگی خود نباشند؟
۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه
با کمک مالی تهران به سوریه چه کارهایی میشد در ایران انجام داد؟
رادیو
فردا: وزارت خارجه بریتانیا گزارشی با عنوان با «کمکهای مالی رژیم ايران
به رژيم سوريه چه کارهايی میشد در داخل ايران انجام داد؟» تهیه کرده است.
ترجمه فارسی این گزارش در اختیار رادیو فردا گذاشته شده است.
تيرماه سال جاری (۱۳۹۱) رسانهها از کمک پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلاری ايران به رژيم سوريه خبر دادند. اندکی بعد در مهر ماه اخباری مبنی بر انتقال حدود ۱۰ ميليارد دلار از ايران به سوريه منتشر شد.
کمکهای مالی ايران در شرايطی به حساب رژيم سوريه سرازير شد که اين کشور بيش از دو سال درگير قيامی مردمی عليه حکومت بشار اسد بوده است؛ قيامی که طی آن بيش از ۶۰ هزار سوری به دست رژيم اسد کشته شدند، هزاران خانه، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه ويران شدند، به زيرساختهای اساسی مانند سيستم آب رسانی و بهداشت صدمات جدی وارد شد، و رقمی بين يک تا سه ميليون نفر ناگزير از ترک محل زندگی خود و مهاجرت شدند. هماکنون بيش از ۴۰۰ هزار پناهنده سوری به کشورهای مجاور و همسايه پناه بردهاند. ۵۰ درصد از کسانی را که ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند، کودکان تشکيل میدهند.
پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار پول زيادی است. فارغ از اين که اگر اين مبلغ هنگفت به حساب رژيم اسد سرازير نمیشد چه تاثيری بر سرنوشت مردم سوريه میتوانست داشته باشد، اينجا فقط میخواهيم به اين مساله بپردازيم که اگر اين پول در داخل ايران هزينه میشد، چه کارهايی میشد با آن انجام داد.
تسهيلات آموزشی
هزينه متوسط ساخت يک کلاس درس در استان تهران حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ دلار است (نرخ برابری دلار و ريال هنگام نگارش اين مطلب حدود ۳۶ هزار ريال در برابر هر يک دلار آمريکا در نظر گرفته شده؛ تمام تبديلها به همين نرخ انجام شده مگر آنکه در پانويس هر مورد به طور خاص به نرخ ديگری استناد شده باشد). هزينه ساخت يک مدرسه با توجه به بزرگی و محل احداث آن (شهر، روستا و ...) متغير است و برای نمونه ممکن است بين ۸۳ هزار و ۵۰۰ دلار تا ۲۷۸ هزار دلار خرج داشته باشد.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۴۷ هزار کلاس درس در ايران احداث کرد که تقريباً بيش از نيمی از شمار کلاسهای درس فعلی در سراسر ايران است.
هزينه اتصال هر کلاس درس به اينترنت پرسرعت و ساير تجهيزات لازم برای «هوشمند سازی» کلاسهای درس در ايران به طور متوسط حدود ۸۳۵ تا ۱۱۰۰ دلار است . به طور تقريبی حدود ۶۵۰ هزار کلاس درس در ايران وجود دارد. (۱)
تنها با هزينه کردن سه و ۱۲ دهم درصد از مبلغ پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان تمام کلاسهای درس ايران را به اينترنت پرسرعت مجهز کرد و تضمين کرد که نسل آينده ايران دسترسی و آگاهی بهتری از جهان دارد.
تامين اجتماعی و خدمات درمانی
در سال ۱۳۹۱ بودجه تامين اجتماعی دولت ايران حدود چهل و هفت ميليارد و هشتصد ميليون دلار بوده که تنها ۱۰ درصد از آن صرف خدمات پزشکی شده است. کسر بودجه در همين سال موجب شد برخی رسانهها از احتمال فروش اموال و شرکتهای زير مجموعه سازمان تامين اجتماعی به منظور جبران کسر بودجه ابراز نگرانی کنند.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد بودجه تامين اجتماعی را ۶۸ درصد افزايش داد (البته فارغ از نحوه هزينه شدن اين مبلغ) و اطمينان حاصل کرد که سرمايهگذاریها، اموال و دارايیهای سازمان تامين اجتماعی که پشتوانه بازپرداخت حق بازنشستگی و ساير خدمات اين سازمان است، به فروش گذاشته نمیشوند.
اگر اين مبلغ صرف هزينه خدمات پزشکی میشد میتوانست بودجه اين بخش را به ميزان ۳۵۰ درصد افزايش دهد که اين میتوانست به معنای گسترش پوشش بيمه خدمات درمانی باشد چه در زمينه بيماریهای پرهزينهای که هم اکنون تحت پوشش کامل اين سازمان نيستند و هم در زمينه ارائه اين خدمات به ميليونها ايرانی ديگر که اکنون تحت پوشش بيمه درمانی سازمان تامين اجتماعی قرار ندارند.
به طور متوسط در ايران بين ۱۷ تا ۱۸ تخت بيمارستانی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت وجود دارد.
متوسط جهانی سرانه تخت بيمارستانی حدود ۳۰ تخت به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت است. متوسط هزينه ساخت بيمارستان در ايران به ازای هر تخت ظرفيت معادل ۲۷۸۰ تا ۴۱۷۰ دلار است.
تنها با صرف پنج و ۷۵ دهم درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان متوسط سرانه تخت بيمارستانی در ايران را به ميانگين جهانی اين آمار رساند و خدمات پزشکی بهتر و گستردهتری را برای ميليونها تن از شهروندان ايرانی از اين طريق تضمين کرد.
ايمنی جادهها
در ايران سالانه بين ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر در تصادفات جادهای کشته میشوند که بخشی از اين آمار به دليل کيفيت پايين جادهها و زيرساختهای ضعيف در بخش حمل و نقل است. ايران يکی از بالاترين آمارهای تلفات در تصادفات رانندگی را در جهان دارد.
به گفته مقامات ايرانی، ايران صاحب ۱۱ هزار کيلومتر راه است (اعم از راه اصلی، آزادراه و بزرگراه) اما برای تکميل شبکه راههای کشور به احداث ۲۰ هزار کيلومتر راه ديگر نياز دارد. هزينه ساخت راه جديد در ايران به ازای هر متر راه اصلی ۵۰۰ دلار، هر متر آزادراه ۱۰۰۰ دلار، و هر متر بزرگراه ۱۵۰۰ دلار است.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۸۵۰ کيلومتر بزگراه به شبکه جادههای ايران افزود که خود موجب تضمين ايمنی هزاران تن از ايرانيانی میشود که در اين جادههای تردد میکنند.
ميراث فرهنگی
ايران صاحب شمار قابل توجهی از سايتها و بناهای تاريخی و فرهنگی است که اهميتی جهانی دارند. ايران در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ ميليون دلار برای مرمت و نگهداری ابنيه و ميراث تاريخی و فرهنگی خود هزينه کرد.
تنها ۵ درصد (با احتساب نرخ ارز در اسفند ۹۰ و فروردین ۹۱) از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتواند بودجه مرمت و نگهداری آثار تاريخی و فرهنگی ايران را چهار برابر ميزان فعلی افزايش دهد و بقای اين آثار ارزشمند را برای نسلهای متمادی تضمين کند.
بازسازی مناطق زلزله زده
سال ۱۳۸۲ زمين لرزهای شهر تاريخی بم در استان کرمان را ويران کرد و بيش از ۲۶ هزار کشته برجای گذاشت. طی نه سال پس از اين واقعه دولت در مجموع حدود ۳۹۸ ميليون دلار به صورت سرمايهگذاری مستقيم و وام برای بازسازی فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی بم هزينه کرد. با اين حال در دی ماه ۱۳۹۱ رئيس شورای شهر بم گفت که بازسازی شهر بم هنوز به اتمام نرسيده و مقامات محلی به منظور اين کار تقاضای اعتباری معادل ۵۵ ميليون دلار کردهاند که تا کنون فقط با ۲۰ ميليون دلار آن موافقت شده است.
با توجه به نرخ متغير ارز طی اين نه سال، با حداقل هشت و هفت دهم درصد و حداکثر هشت و ۳۳ درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد تمام بودجه بازسازی شهر بم را يک شبه (۲) فراهم کرد و از اين طريق سرعت بازسازی را افزايش داد تا رنج بازماندگان اين زلزله کمتر شود و شايد با برنامهريزی بهتر از آغاز شهر بم با کيفيتی بهتر بازسازی شود.
(۱) این رقم از مجموع تفکیک استانی آمار کلاسهای درس در وبسایت رشد به دست آمده (کمی بیش از ۶۴۸ هزار کلاس درس)؛ به رغم این که سال ثبت و محاسبه این آمار در وبسایت رشد مشخص نشده، اما با توجه به شمار دانشآموزان و مقایسه آن با آمار مرکز آمار ایران به نظر میرسد این عدد باید به سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ تعلق داشته باشد (عدم وجود آمار مستقل برای استان البرز نیز موید این مطلب است.
(۲) در آغاز بازسازی شهر بم در سال ۱۳۸۲ نرخ برابری ارز در برابر ریال در پایینترین سطح طی این بازه نه ساله قرار داشت و هر دلار آمریکا به ازای حدود ۸۳۲۰ ریال معامله میشد. با فرض این که اگر نرخ دلار طی این نه سال ثابت میماند میتوان تصور کرد هزینه بازسازی بم حدود ۸/۳۳ درصد کمکهای مالی ایران به سوریه میشد (این رقم شامل اعتبارات درخواستی که ارایه نشده نیز میشود)؛ در صورتی که نرخ برابری ارز را در این مدت برابر با نرخ ارز در زمان نگارش این مطلب (۳۶ هزار ریال به ازای هر دلار آمریکا) به رقم ۸/۷ درصد میرسیم. در شرایطی که بدون در اختیار داشتن تفکیک سال و ماه اعتبارات تخصیصی و هزینه شده امکان محاسبه دقیق هزینههای بازسازی بم به دلار وجود ندارد، میتوان مطمئن بود که این رقم هر چه بوده باشد از بازه ۸/۷ تا ۸/۳۳ درصد (از رقم ۸/۵ میلیارد دلار) فراتر نمیرود.
تيرماه سال جاری (۱۳۹۱) رسانهها از کمک پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلاری ايران به رژيم سوريه خبر دادند. اندکی بعد در مهر ماه اخباری مبنی بر انتقال حدود ۱۰ ميليارد دلار از ايران به سوريه منتشر شد.
کمکهای مالی ايران در شرايطی به حساب رژيم سوريه سرازير شد که اين کشور بيش از دو سال درگير قيامی مردمی عليه حکومت بشار اسد بوده است؛ قيامی که طی آن بيش از ۶۰ هزار سوری به دست رژيم اسد کشته شدند، هزاران خانه، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه ويران شدند، به زيرساختهای اساسی مانند سيستم آب رسانی و بهداشت صدمات جدی وارد شد، و رقمی بين يک تا سه ميليون نفر ناگزير از ترک محل زندگی خود و مهاجرت شدند. هماکنون بيش از ۴۰۰ هزار پناهنده سوری به کشورهای مجاور و همسايه پناه بردهاند. ۵۰ درصد از کسانی را که ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند، کودکان تشکيل میدهند.
پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار پول زيادی است. فارغ از اين که اگر اين مبلغ هنگفت به حساب رژيم اسد سرازير نمیشد چه تاثيری بر سرنوشت مردم سوريه میتوانست داشته باشد، اينجا فقط میخواهيم به اين مساله بپردازيم که اگر اين پول در داخل ايران هزينه میشد، چه کارهايی میشد با آن انجام داد.
تسهيلات آموزشی
هزينه متوسط ساخت يک کلاس درس در استان تهران حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ دلار است (نرخ برابری دلار و ريال هنگام نگارش اين مطلب حدود ۳۶ هزار ريال در برابر هر يک دلار آمريکا در نظر گرفته شده؛ تمام تبديلها به همين نرخ انجام شده مگر آنکه در پانويس هر مورد به طور خاص به نرخ ديگری استناد شده باشد). هزينه ساخت يک مدرسه با توجه به بزرگی و محل احداث آن (شهر، روستا و ...) متغير است و برای نمونه ممکن است بين ۸۳ هزار و ۵۰۰ دلار تا ۲۷۸ هزار دلار خرج داشته باشد.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۴۷ هزار کلاس درس در ايران احداث کرد که تقريباً بيش از نيمی از شمار کلاسهای درس فعلی در سراسر ايران است.
هزينه اتصال هر کلاس درس به اينترنت پرسرعت و ساير تجهيزات لازم برای «هوشمند سازی» کلاسهای درس در ايران به طور متوسط حدود ۸۳۵ تا ۱۱۰۰ دلار است . به طور تقريبی حدود ۶۵۰ هزار کلاس درس در ايران وجود دارد. (۱)
تنها با هزينه کردن سه و ۱۲ دهم درصد از مبلغ پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان تمام کلاسهای درس ايران را به اينترنت پرسرعت مجهز کرد و تضمين کرد که نسل آينده ايران دسترسی و آگاهی بهتری از جهان دارد.
تامين اجتماعی و خدمات درمانی
در سال ۱۳۹۱ بودجه تامين اجتماعی دولت ايران حدود چهل و هفت ميليارد و هشتصد ميليون دلار بوده که تنها ۱۰ درصد از آن صرف خدمات پزشکی شده است. کسر بودجه در همين سال موجب شد برخی رسانهها از احتمال فروش اموال و شرکتهای زير مجموعه سازمان تامين اجتماعی به منظور جبران کسر بودجه ابراز نگرانی کنند.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد بودجه تامين اجتماعی را ۶۸ درصد افزايش داد (البته فارغ از نحوه هزينه شدن اين مبلغ) و اطمينان حاصل کرد که سرمايهگذاریها، اموال و دارايیهای سازمان تامين اجتماعی که پشتوانه بازپرداخت حق بازنشستگی و ساير خدمات اين سازمان است، به فروش گذاشته نمیشوند.
اگر اين مبلغ صرف هزينه خدمات پزشکی میشد میتوانست بودجه اين بخش را به ميزان ۳۵۰ درصد افزايش دهد که اين میتوانست به معنای گسترش پوشش بيمه خدمات درمانی باشد چه در زمينه بيماریهای پرهزينهای که هم اکنون تحت پوشش کامل اين سازمان نيستند و هم در زمينه ارائه اين خدمات به ميليونها ايرانی ديگر که اکنون تحت پوشش بيمه درمانی سازمان تامين اجتماعی قرار ندارند.
به طور متوسط در ايران بين ۱۷ تا ۱۸ تخت بيمارستانی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت وجود دارد.
متوسط جهانی سرانه تخت بيمارستانی حدود ۳۰ تخت به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت است. متوسط هزينه ساخت بيمارستان در ايران به ازای هر تخت ظرفيت معادل ۲۷۸۰ تا ۴۱۷۰ دلار است.
تنها با صرف پنج و ۷۵ دهم درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان متوسط سرانه تخت بيمارستانی در ايران را به ميانگين جهانی اين آمار رساند و خدمات پزشکی بهتر و گستردهتری را برای ميليونها تن از شهروندان ايرانی از اين طريق تضمين کرد.
ايمنی جادهها
در ايران سالانه بين ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر در تصادفات جادهای کشته میشوند که بخشی از اين آمار به دليل کيفيت پايين جادهها و زيرساختهای ضعيف در بخش حمل و نقل است. ايران يکی از بالاترين آمارهای تلفات در تصادفات رانندگی را در جهان دارد.
به گفته مقامات ايرانی، ايران صاحب ۱۱ هزار کيلومتر راه است (اعم از راه اصلی، آزادراه و بزرگراه) اما برای تکميل شبکه راههای کشور به احداث ۲۰ هزار کيلومتر راه ديگر نياز دارد. هزينه ساخت راه جديد در ايران به ازای هر متر راه اصلی ۵۰۰ دلار، هر متر آزادراه ۱۰۰۰ دلار، و هر متر بزرگراه ۱۵۰۰ دلار است.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۸۵۰ کيلومتر بزگراه به شبکه جادههای ايران افزود که خود موجب تضمين ايمنی هزاران تن از ايرانيانی میشود که در اين جادههای تردد میکنند.
ميراث فرهنگی
ايران صاحب شمار قابل توجهی از سايتها و بناهای تاريخی و فرهنگی است که اهميتی جهانی دارند. ايران در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ ميليون دلار برای مرمت و نگهداری ابنيه و ميراث تاريخی و فرهنگی خود هزينه کرد.
تنها ۵ درصد (با احتساب نرخ ارز در اسفند ۹۰ و فروردین ۹۱) از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتواند بودجه مرمت و نگهداری آثار تاريخی و فرهنگی ايران را چهار برابر ميزان فعلی افزايش دهد و بقای اين آثار ارزشمند را برای نسلهای متمادی تضمين کند.
بازسازی مناطق زلزله زده
سال ۱۳۸۲ زمين لرزهای شهر تاريخی بم در استان کرمان را ويران کرد و بيش از ۲۶ هزار کشته برجای گذاشت. طی نه سال پس از اين واقعه دولت در مجموع حدود ۳۹۸ ميليون دلار به صورت سرمايهگذاری مستقيم و وام برای بازسازی فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی بم هزينه کرد. با اين حال در دی ماه ۱۳۹۱ رئيس شورای شهر بم گفت که بازسازی شهر بم هنوز به اتمام نرسيده و مقامات محلی به منظور اين کار تقاضای اعتباری معادل ۵۵ ميليون دلار کردهاند که تا کنون فقط با ۲۰ ميليون دلار آن موافقت شده است.
با توجه به نرخ متغير ارز طی اين نه سال، با حداقل هشت و هفت دهم درصد و حداکثر هشت و ۳۳ درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد تمام بودجه بازسازی شهر بم را يک شبه (۲) فراهم کرد و از اين طريق سرعت بازسازی را افزايش داد تا رنج بازماندگان اين زلزله کمتر شود و شايد با برنامهريزی بهتر از آغاز شهر بم با کيفيتی بهتر بازسازی شود.
(۱) این رقم از مجموع تفکیک استانی آمار کلاسهای درس در وبسایت رشد به دست آمده (کمی بیش از ۶۴۸ هزار کلاس درس)؛ به رغم این که سال ثبت و محاسبه این آمار در وبسایت رشد مشخص نشده، اما با توجه به شمار دانشآموزان و مقایسه آن با آمار مرکز آمار ایران به نظر میرسد این عدد باید به سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ تعلق داشته باشد (عدم وجود آمار مستقل برای استان البرز نیز موید این مطلب است.
(۲) در آغاز بازسازی شهر بم در سال ۱۳۸۲ نرخ برابری ارز در برابر ریال در پایینترین سطح طی این بازه نه ساله قرار داشت و هر دلار آمریکا به ازای حدود ۸۳۲۰ ریال معامله میشد. با فرض این که اگر نرخ دلار طی این نه سال ثابت میماند میتوان تصور کرد هزینه بازسازی بم حدود ۸/۳۳ درصد کمکهای مالی ایران به سوریه میشد (این رقم شامل اعتبارات درخواستی که ارایه نشده نیز میشود)؛ در صورتی که نرخ برابری ارز را در این مدت برابر با نرخ ارز در زمان نگارش این مطلب (۳۶ هزار ریال به ازای هر دلار آمریکا) به رقم ۸/۷ درصد میرسیم. در شرایطی که بدون در اختیار داشتن تفکیک سال و ماه اعتبارات تخصیصی و هزینه شده امکان محاسبه دقیق هزینههای بازسازی بم به دلار وجود ندارد، میتوان مطمئن بود که این رقم هر چه بوده باشد از بازه ۸/۷ تا ۸/۳۳ درصد (از رقم ۸/۵ میلیارد دلار) فراتر نمیرود.
۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه
در کنار دزدی های میلیاردی آخوندهای فرومایه، هزاران کودک سرگردان در جستجوی درآمدی ناچیزند
کودکان، نورچشم خانواده ها، و سرمایه های بزرگی برای آینده هر کشورند. وظیفه خانواده بررسی اوضاع مالی وامکانات معنوی و تربیتی و همچنین در نظرگرفتن شرایط اجتماع و کشور خود است تا دست به تولید کودک زند. زیرا هرگونه لغزش و اشتباهی در این برنامه ریزی، در زندگی فرزندان اثرگذار، و حتی می تواند موجب شکست و نا امیدی آنان باشد. اینگونه پیامد های نادرست و حتی ناگوار، به حساب خانواده نوشته می شود.
کشورهای دارای رژیم های انسانی، خدمتگذار، و با فرهنگ روی کودکان نخست از سوی خانواده و سپس از سوی دولت سرمایه گذاری بزرگی می شود، تا آینده سازان آن کشور به بهترین روشی بزرگ وپرورش یابند.
اما در کشور بخت برگشته و آخوند زده ما با بیشتر جهان تفاوت هایی دارد. در این جا که یک مشت آخوند هرزه و فرمایه با همکارانی دزد و چپاولگر دیگر به تاراج مملکت پرداخته اند. خانواده ای نیست که در آسایش و امان بوده، و یا کودکی نیست که از سرپرستی درست خانوده و یا آموزش صحیح، برای خود آینده ای درخشان و درست داشته باشد.
اکنون هزاران کودک بی سرپرست در خیابان های تهران و شهرستان ها سرگردانند. آنان با پوششی ژولیده و دست و پای آسیب دیده، به دنبال اندک درآمدی برای خود و حتی خانواده مستمند و بیشتر پدر معتاد خود می باشند. پدران معتادی که فرآورده رژیم آخوندی اند.
یک مشت ملای مفتخور بیکاره و سربار جامعه که همواره با فرهنگ و تاریخ ایران و ایرانی ضدیت داشتند، بر اثر اشتباه و ساده اندیشی ما ایرانیان، و آگاه نبودن به روحیه خصمانه و جنایتکارانه آخوند، ندانسته در سال ۵۷ آن ها را به قدرت رساندیم و سرنوشت جان، مال، و ناموس ملتی را در اختیار آنان گذاشتنیم.
پیامد این اشتباه بزرگ، ایجاد سیستم گداپوروی در کشور، خاکستر نشین شدن ملتی، و به خاک و خون کشاندن و به دارآویختن جوانان شد. هدف و برنامه رژیم اسلامی پرورش نسلی خردباخته، گدا و سرگردان، و یا مزدور و چاپلوس بدانان است. ملتی که از خود اراده ای نداشته، مانند افراد معلول و عقب مانده، آخوند را ولی و سرپرست خود بدانند.
۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سهشنبه
اوین جای انسان های با شرف است،نه سعید مرتضوی!
در این نظام حرمت زندان را هم شکستند. جای مرتضوی در اوین نیست. در اوین روزنامه نگاران زندانی هستند.
سعید مرتضوی، جلاد مطبوعات، کسی که سالها باعث زندانی شدن دهها روزنامه نگار شده بود و از او به عنوان ذوالفقار ولایت یاد می شد، قاتل محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر،زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی، بازداشت شد. این خبر حقیقت محضی را به نمایش می گذارد که چیزی جز بی رحمی و شقاوت سید علی خامنه ای نیست. او هر کسی را که دیگر برایش مصرفی نداشته باشد، حتی وفادارترین یارانش را به راحتی آب خوردن و چون دستمالی کاغذی پس از انقضای تاریخ مصرفشان به زباله دان تاریخ می اندازد. باشد تا روزی که نوبت خودش شود!
سعید مرتضوی، جلاد مطبوعات، کسی که سالها باعث زندانی شدن دهها روزنامه نگار شده بود و از او به عنوان ذوالفقار ولایت یاد می شد، قاتل محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر،زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی، بازداشت شد. این خبر حقیقت محضی را به نمایش می گذارد که چیزی جز بی رحمی و شقاوت سید علی خامنه ای نیست. او هر کسی را که دیگر برایش مصرفی نداشته باشد، حتی وفادارترین یارانش را به راحتی آب خوردن و چون دستمالی کاغذی پس از انقضای تاریخ مصرفشان به زباله دان تاریخ می اندازد. باشد تا روزی که نوبت خودش شود!
۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه
تو باور میکنی ایرانه اینجا!
سراسر کوچه ها پُر خونه اینجا
تموم سفره ها بی نونه اینجا
گرونی پشت مردم رو شکسته
تو باور میکنی ایرونه اینجا
تبردارا در اعماق قفسها
قناری های ما رو سر بریدند
تن پروانه ها رو دسته دسته
به خنجرهای زهر آگین دریدند
نگو ایرونه اینجا باورم نیست
خیابون در خیابون چوبه دار
به هر کوی به هر برزن به زوزه
هزارون در هزارون گرگ خونخوار
برای لقمه ای نون کوچه کوچه
زنان هموطن تن می فروشند
به کنج خونه ها عمامه دارا
به روز و شب همه در عیش و نوشند
سه تار و نی لبک ها رو شکستند
طنین خنده بر لبها رو کشتند
به هنگام اذان با نام الله
به پیش چشم مون لیلا رو کشتند
بگو این بچه های پا برهنه
میون شهرهامون جرمشون چیست
چرا قفل سکوت آخر به لبها
مگه در خون ما آیا شرف نیست
کجا ایرون کجا ایرونه اینجا
همه تابوت و دود و مرگه اینجا
سیاهی در سیاهی رنج و اندوه
حکایات تگرگ و برگه اینجا
« مهدی یعقوبی »
تموم سفره ها بی نونه اینجا
گرونی پشت مردم رو شکسته
تو باور میکنی ایرونه اینجا
تبردارا در اعماق قفسها
قناری های ما رو سر بریدند
تن پروانه ها رو دسته دسته
به خنجرهای زهر آگین دریدند
نگو ایرونه اینجا باورم نیست
خیابون در خیابون چوبه دار
به هر کوی به هر برزن به زوزه
هزارون در هزارون گرگ خونخوار
برای لقمه ای نون کوچه کوچه
زنان هموطن تن می فروشند
به کنج خونه ها عمامه دارا
به روز و شب همه در عیش و نوشند
سه تار و نی لبک ها رو شکستند
طنین خنده بر لبها رو کشتند
به هنگام اذان با نام الله
به پیش چشم مون لیلا رو کشتند
بگو این بچه های پا برهنه
میون شهرهامون جرمشون چیست
چرا قفل سکوت آخر به لبها
مگه در خون ما آیا شرف نیست
کجا ایرون کجا ایرونه اینجا
همه تابوت و دود و مرگه اینجا
سیاهی در سیاهی رنج و اندوه
حکایات تگرگ و برگه اینجا
« مهدی یعقوبی »
۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه
2 میلیارد تومان هزینه اعزام دانشآموزان اردبیل به اردوهای گور!
به
گزارش سایت حکومتی فارس از اردبیل، عیسی فاخری صبح امروز در مراسم عزیمت
کاروان راهیان نور پسران در اردبیل اظهار داشت: ما به شدت علاقمند هستیم تا
مسئولان و متولیان فرهنگی و ارزشی این استان در تامین هزینهها ما را یاری
کنند، چرا که برگزاری اردوهای طرح هجرت حرکت عظیم فرهنگی است.
رئیس بسیج دانشآموزی استان اردبیل گفت: امسال برآورد هزینه ما برای اجرای طرح راهیان گور دانشآموزی 2 میلیارد تومان است که نیمی از این اعتبارات به صورت استانی تامین میشود.
وی با بیان اینکه دورههای آموزشی دفاعی به صورت عملی و کاربردی در قالب اعزام این کاروان به مناطق عملیاتی جنوب کشور انجام میشود، افزود: این کار با هدف تقویت روحیه سلحشوری، انتقال فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و همچنین آشنایی دانشآموزان با مبانی نظامی انجام میشود که معلمان و مربیان در کنار بحثهای نظری سعی میکنند دانشآموزان را با برنامههای عملی نیز آشنا کنند.
رئیس بسیج دانشآموزی استان اردبیل گفت: امسال برآورد هزینه ما برای اجرای طرح راهیان گور دانشآموزی 2 میلیارد تومان است که نیمی از این اعتبارات به صورت استانی تامین میشود.
وی با بیان اینکه دورههای آموزشی دفاعی به صورت عملی و کاربردی در قالب اعزام این کاروان به مناطق عملیاتی جنوب کشور انجام میشود، افزود: این کار با هدف تقویت روحیه سلحشوری، انتقال فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و همچنین آشنایی دانشآموزان با مبانی نظامی انجام میشود که معلمان و مربیان در کنار بحثهای نظری سعی میکنند دانشآموزان را با برنامههای عملی نیز آشنا کنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)