۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه
آزادی نسرین ستوده و ژیلا بنی یعقوب
نسرین ستوده، وکیل مدافع حقوق بشر که دوران شش
سال حبس خود را در زندان اوین می گذراند، همزمان با آزادی ژیلا بنی یعقوب
برای گذراندن چهار روز مرخصی اززندان اوین بیرون آمد. نسرین ستوده حدود
ساعت ۹ یک شنبه شب به وقت تهران همراه با ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار
زندانی هم بندش که مدت محکومیتش به سر رسیده است، پا از دروازه زندان اوین
بیرون گذاشت. هردوی آنان در میان شادی خویشان و دوستان خود مورد استقبال
قرار گرفتند.
۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه
همایش علیه اعدام
این برنامه به طور زنده با صدا و تصویر از اتاق پالتاک "مادرن علیه اعدام" پخش می شود
Room Name = Madaran Alihe Edam
Category = Middle East
Sub Category = Iran
شنبه 28 اردیبهشت برابر با 18 می ، ساعت 14 به وقت تورنتو کانادا و 22:30 به وقت ایران و ساعت 20 به وقت اروپا و 19 به وقت انگلیس
لطفا اطلاع رسانی شود .
Room Name = Madaran Alihe Edam
Category = Middle East
Sub Category = Iran
شنبه 28 اردیبهشت برابر با 18 می ، ساعت 14 به وقت تورنتو کانادا و 22:30 به وقت ایران و ساعت 20 به وقت اروپا و 19 به وقت انگلیس
لطفا اطلاع رسانی شود .
گفت وگو با مهوش علاسوندی، موسس نهاد “مادران علیه اعدام” http://www.shahrvand.com/archives/38964
۱۳۹۱ اسفند ۱۹, شنبه
یک زن کارتن خواب در مشهد بر اثر سرما جان سپرد
با گزارشات مردمی به پلیس مشهد جسد یک زن جوان حدودا ۳۵ ساله کارتن خواب در یک پارک (باغ آلو) کشف شد که بر اثر سرما جان باخته است.
به گزارش روزنامه خراسان، هویت این زن جوان تاکنون مشخص نشده است اما بازپرس ویژه قتل اعلام داشته است که وی یک کارتن خواب بوده است که در بررسیهای اولیه جسد احتمالا بر اثر سرما جان باخته است.
جسد این زن برای معاینات پزشکی به پزشکی قانونی مشهد منتقل شد.
با شروع فصل سرما علی رغم تبلیغات شهرداران در رسانههای حکومتی مبنی بر ساماندهی کارتن خوابها و راه اندازی خانههای امن در زمستان برای کارتون خوابها سالانه موارد زیادی از مرگ کارتن خوابها گزارش میشود.
به گزارش روزنامه خراسان، هویت این زن جوان تاکنون مشخص نشده است اما بازپرس ویژه قتل اعلام داشته است که وی یک کارتن خواب بوده است که در بررسیهای اولیه جسد احتمالا بر اثر سرما جان باخته است.
جسد این زن برای معاینات پزشکی به پزشکی قانونی مشهد منتقل شد.
با شروع فصل سرما علی رغم تبلیغات شهرداران در رسانههای حکومتی مبنی بر ساماندهی کارتن خوابها و راه اندازی خانههای امن در زمستان برای کارتون خوابها سالانه موارد زیادی از مرگ کارتن خوابها گزارش میشود.
۱۳۹۱ اسفند ۱۶, چهارشنبه
گرانی 'کمر ایرانیان را شکسته است'
"گرونی
کمر شکن شده، هیچ قیمت ثابتی وجود نداره، شب بخوابی صبح پاشی قیمتها عوض
شده، اینطوری قرار بود آب و برق مجانی بشه و پول نفت بیاد سر سفرهامون؟
آقایون فقط حرف میزنن اما در عمل طبل تو خالین".
یک شهروند تهرانی با اشاره به بی سابقه بودن گرانی پیش از عید امسال میگوید: "قیمتها وحشتناکه، همه چی دو تا سه برابر شده، یخچال ساید بای ساید بود ۲میلیون و نیم، الان شده هفت میلیون و نیم. برنج از کیلویی سه هزار و ۷۰۰ تومن شده کیلویی ۷هزار تومن، ماهی قزل آلا از کیلویی ۴ هزارتومن شده کیلویی ۱۰ هزار تومن، هر روز هم بدتر از دیروز."
در ماههای گذشته اقتصاد ایران با مشکلات فراوانی روبهرو شده و ارزش ریال ایران در برابر ارزهای خارجی به شدت سقوط کرده است. در این مدت، از طرفی تحریمهای گسترده ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه صنعت نفت و نظام بانکی ایران، دسترسی این کشور به ذخایر ارزی را به شدت محدود کرده و از طرف دیگر حذف یارانه ها، به تعطیلی برخی صنایع و بالا رفتن قیمتها انجامیده است.
یکی از ساکنان مناطق مرکزی تهران با تاکید بر گرانی فزاینده میگوید "یه ترس و نگرانی پنهان توی جامعه است، مردم میترسن که به دلیل گرانی یا کمیاب شدن اقلام نتونن مایحتاج اساسیشون رو تامین کنن و این باعث به وجود اومدن حس ترس و ناامنی شده."
یک شهروند تهرانی با اشاره به بی سابقه بودن گرانی پیش از عید امسال میگوید: "قیمتها وحشتناکه، همه چی دو تا سه برابر شده، یخچال ساید بای ساید بود ۲میلیون و نیم، الان شده هفت میلیون و نیم. برنج از کیلویی سه هزار و ۷۰۰ تومن شده کیلویی ۷هزار تومن، ماهی قزل آلا از کیلویی ۴ هزارتومن شده کیلویی ۱۰ هزار تومن، هر روز هم بدتر از دیروز."
در ماههای گذشته اقتصاد ایران با مشکلات فراوانی روبهرو شده و ارزش ریال ایران در برابر ارزهای خارجی به شدت سقوط کرده است. در این مدت، از طرفی تحریمهای گسترده ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه صنعت نفت و نظام بانکی ایران، دسترسی این کشور به ذخایر ارزی را به شدت محدود کرده و از طرف دیگر حذف یارانه ها، به تعطیلی برخی صنایع و بالا رفتن قیمتها انجامیده است.
یکی از ساکنان مناطق مرکزی تهران با تاکید بر گرانی فزاینده میگوید "یه ترس و نگرانی پنهان توی جامعه است، مردم میترسن که به دلیل گرانی یا کمیاب شدن اقلام نتونن مایحتاج اساسیشون رو تامین کنن و این باعث به وجود اومدن حس ترس و ناامنی شده."
۱۳۹۱ اسفند ۱۵, سهشنبه
دومین روز تجمع اعتراضی کارگران صنایع فولاد زرین تهران
کارگران
صنایع فلزی شماره ۱ و ۲ کارخانه زرین تهران در جاده قدیم کرج برای دومین
روز امروز سهشنبه ۱۵ اسفندما (۵ مارس) در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و
عیدی خود دست به تجمع اعتراضی در مقابل این کارخانه زدند.
به گزارش سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، این کارگران پس از تجمع دیروز خود در مقابل کارخانه و جواب منفی مدیریت دولتی به خواست هایشان، با برگزاری مجمع عمومی تصمیم به تجمع اعتراضی در مقابل استانداری تهران گرفتند و امروز میخواستند به مقابل استانداری بروند که به آنها گفته شد، مسئولان استانداری به میان آنها خواهد آمد به همین دلیل کارگران تجمع خود را تا حوالی بعد از ظهر در مقابل کارخانه صنایع فلزی زرین تهران ادامه دادند.
به گزارش این سایت حدود ساعت چهار بعدازظهر به وقت محلی یکی از مسئولین استانداری در میان کارگران معترض حاضر شد و اعلام کرد: "ما نهایتا ۴۰ درصد دستمزد آذر و دستمزد دی ماه را پرداخت خواهیم کرد و مابقی مطالبات خود را باید از طریق مسیرهای قانونی دنبال کنید.
به گزارش سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران، این کارگران پس از تجمع دیروز خود در مقابل کارخانه و جواب منفی مدیریت دولتی به خواست هایشان، با برگزاری مجمع عمومی تصمیم به تجمع اعتراضی در مقابل استانداری تهران گرفتند و امروز میخواستند به مقابل استانداری بروند که به آنها گفته شد، مسئولان استانداری به میان آنها خواهد آمد به همین دلیل کارگران تجمع خود را تا حوالی بعد از ظهر در مقابل کارخانه صنایع فلزی زرین تهران ادامه دادند.
به گزارش این سایت حدود ساعت چهار بعدازظهر به وقت محلی یکی از مسئولین استانداری در میان کارگران معترض حاضر شد و اعلام کرد: "ما نهایتا ۴۰ درصد دستمزد آذر و دستمزد دی ماه را پرداخت خواهیم کرد و مابقی مطالبات خود را باید از طریق مسیرهای قانونی دنبال کنید.
۱۳۹۱ اسفند ۱۰, پنجشنبه
درگیری کشاورزان ورزنه اصفهان با نیروی یگان ویژه
۱۳۹۱ اسفند ۸, سهشنبه
دادگاه کهریزک غیر علنی برگزار میشود!
سرانجام
پس از گشت سه سال و نیم از علنی شدن جنایات کهریزک، امروز مشخص شدد که
دادگاه متهمان پرونده کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار میشود.
تصمیمی که از گذشته نیز قابل پیش بینی بود تا از هم اکنون نتایج این دادگاه مورد ابهام و سوال جامعهای باشد که احساس و وجدان عمومی آن جریحه دار اخبار فجیع کهریزک شد.
به گزارش ایلنا قضات دادگاه کیفری تصمیم گرفتند تا جلسه رسیدگی به پرونده متهمان کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار شود.
این پرونده به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور ۴ قاضی مستشار در مجتمع امام خمینی دادگستری با حضور متهمان پرونده رسیدگی خواهد شد.
در این جلسه قاضی رضا نجفی به عنوان نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع میکند.
سعید مرتضوی که امروز با هیات همراهش حضور یافته بود به دلیل مخالفت حراست دادگاه کیفری، هیات همراهش اجازه ورود به دادگاه را نیافتند و در نهایت سعید مرتضوی، ۵ قاضی دادگاه به همراه اولیای دم و وکلای دو طرف پرونده وارد شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران شدند تا جلسه محاکمه بدون حضور اصحاب رسانه آغاز شود.
در این دادگاه "صالح نیکبخت" وکالت خانواده شهید امیر جوادیفر را بر عهده دارد.
هفته گذشته سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران آخرین وضعیت پرونده قضات تعلیق شده ماجرای کهریزک را تشریح کرد و گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است.
قاضی افتخاری گفته بود: جلسه محاکمه قضات تعلیق شده هشتم اسفند امسال در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی برگزار میشود.
وی افزوده بود: این پرونده سه متهم دارد که پس از صدور کیفرخواست برای آنها از سوی دادسرا، پروندهشان برای رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. چهار مستشار دادگاه نیز مشخص شده و آنها به طور کامل پرونده را مطالعه کردهاند.
سعید مرتضوی، علی اکبر حیدری فر و حسن حداد دهنوی از قضاتی هستند که در جریان رسیدگی به پرونده کهریزک از کار برکنار شدند.
سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران درباره علنی بودن جلسه دادگاه نیز گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است اما در این خصوص رئیس دادگاه و چهار قاضی مستشار تصمیم میگیرند.
تصمیمی که از گذشته نیز قابل پیش بینی بود تا از هم اکنون نتایج این دادگاه مورد ابهام و سوال جامعهای باشد که احساس و وجدان عمومی آن جریحه دار اخبار فجیع کهریزک شد.
به گزارش ایلنا قضات دادگاه کیفری تصمیم گرفتند تا جلسه رسیدگی به پرونده متهمان کهریزک به صورت غیرعلنی برگزار شود.
این پرونده به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور ۴ قاضی مستشار در مجتمع امام خمینی دادگستری با حضور متهمان پرونده رسیدگی خواهد شد.
در این جلسه قاضی رضا نجفی به عنوان نماینده دادستان از کیفرخواست دفاع میکند.
سعید مرتضوی که امروز با هیات همراهش حضور یافته بود به دلیل مخالفت حراست دادگاه کیفری، هیات همراهش اجازه ورود به دادگاه را نیافتند و در نهایت سعید مرتضوی، ۵ قاضی دادگاه به همراه اولیای دم و وکلای دو طرف پرونده وارد شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران شدند تا جلسه محاکمه بدون حضور اصحاب رسانه آغاز شود.
در این دادگاه "صالح نیکبخت" وکالت خانواده شهید امیر جوادیفر را بر عهده دارد.
هفته گذشته سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران آخرین وضعیت پرونده قضات تعلیق شده ماجرای کهریزک را تشریح کرد و گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است.
قاضی افتخاری گفته بود: جلسه محاکمه قضات تعلیق شده هشتم اسفند امسال در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی برگزار میشود.
وی افزوده بود: این پرونده سه متهم دارد که پس از صدور کیفرخواست برای آنها از سوی دادسرا، پروندهشان برای رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. چهار مستشار دادگاه نیز مشخص شده و آنها به طور کامل پرونده را مطالعه کردهاند.
سعید مرتضوی، علی اکبر حیدری فر و حسن حداد دهنوی از قضاتی هستند که در جریان رسیدگی به پرونده کهریزک از کار برکنار شدند.
سرپرست دادگاههای کیفری استان تهران درباره علنی بودن جلسه دادگاه نیز گفت: اصل بر علنی بودن دادگاه است اما در این خصوص رئیس دادگاه و چهار قاضی مستشار تصمیم میگیرند.
نمايشگاه هاي نوروزي بدون مشتري!!!
با
نزديک شدن به نوروز 92 و مطابق برنامه چند سال گذشته نمايشگاه هاي متعددي
براي فروش مواد غذائي و بهداشتي ، لباس و مبل و ... برگزار ميگردد . اما
امسال با آنکه دولت در شهرکرد دو محوطه جديد براي نمايشگاه هاي نوروزي در
نظر گرفته و تمام غرفه ها نيز پر هستند اما خبري از مشتري نيست . به گفته
يکي از صاحبان غرفه فروش آجيل در نمايشگاه بين المللي شهرکرد هر ساله تا
اين موقع حداقل دوبار غرفه خالي از آجيل
ميشد و مجبور بوديم دوباره اجناس را از انبار بياوريم اما در حال حاضر
فروشمان مجموعا به 50 کيلوگرم هم نميرسد . گراني افسار گسيخته و نبود وجه
نقد در دست مردم اولين مشکل و کيفيت بسيار بد اجناس اعم از مواد غذايي يا
تزئيني علت اصلي استقبال نکردن مردم از اين فرو شگاه هاي نوروزي است . گفته
ميشود اکثر ادارات دولتي و شرکت هاي خصوصي هنوز حقوق بهمن ماه و عيدي و
پاداش سال 91 را پرداخت نکرده اند.
۱۳۹۱ اسفند ۶, یکشنبه
غلامرضا خسروی از ملاقات حضوری محروم شد
باوجود گذشت بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری غلامرضا خسروی، مسئولین بدلیل اعتراضات وی از دادن اجازه ملاقات حضوری طفره میروند.
طی روالی که پیشتر در مورد غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اجرا میشد، وی هر ۶ ماه یکبار با اجازه دادستان، امکان ملاقات حضوری با بستگان خود را پیدا میکرد.
اکنون که بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری وی گذشته است، وقتی خانواده این زندانی سیاسی برای کسب اجازه ملاقات به نزد مسئولین مراجعه نمودند با جواب منفی ایشان روبرو شدند.
یکی از بستگان غلامرضا خسروی که نخواست نامش فاش شود گفت: "همانگونه که مستحضرید باوجود درخواستهای مکرر خانواده برای ملاقات حضوری با غلامرضا و با توجه به اینکه بیش از ۶ ماه (از ملاقات حضوری قبلی) میگذرد ملاقاتی داده نمیشود و فردی بنام خدابخشی دردادسرای انقلاب گفته که این محرومیت بدلیل اعتراضات و امضاءهای غلامرضا دربیانیههای مختلف میباشد."
گفتنی است، در آذر ماه سال جاری در خواست اعاده دادرسی غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سوی شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مردود اعلام شد و وی هم اکنون در آستانه مجازات اعدام قرار دارد.
غلامرضا خسروی سوادجانی که پیشتر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و در سال ۶۵ پس از اتمام محکومیتش آزاد شده است به دلیل کمک مالی به یک شبکه ماهوارهای متعلق به یک گروه سیاسی و با شکایت وزارت اطلاعات مجددا در ۵ اسفند ماه سال ۸۶ بازداشت شده است؛ نامبرده پس از طی مراحل بازجویی در شرایط سخت بازداشتگاههای مختلف تا کنون بیش از ۴۰ ماه تحمل حبس انفرادی نموده است.
طی روالی که پیشتر در مورد غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین اجرا میشد، وی هر ۶ ماه یکبار با اجازه دادستان، امکان ملاقات حضوری با بستگان خود را پیدا میکرد.
اکنون که بیش از ۶ ماه از آخرین ملاقات حضوری وی گذشته است، وقتی خانواده این زندانی سیاسی برای کسب اجازه ملاقات به نزد مسئولین مراجعه نمودند با جواب منفی ایشان روبرو شدند.
یکی از بستگان غلامرضا خسروی که نخواست نامش فاش شود گفت: "همانگونه که مستحضرید باوجود درخواستهای مکرر خانواده برای ملاقات حضوری با غلامرضا و با توجه به اینکه بیش از ۶ ماه (از ملاقات حضوری قبلی) میگذرد ملاقاتی داده نمیشود و فردی بنام خدابخشی دردادسرای انقلاب گفته که این محرومیت بدلیل اعتراضات و امضاءهای غلامرضا دربیانیههای مختلف میباشد."
گفتنی است، در آذر ماه سال جاری در خواست اعاده دادرسی غلامرضا خسروی سوادجانی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام از سوی شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مردود اعلام شد و وی هم اکنون در آستانه مجازات اعدام قرار دارد.
غلامرضا خسروی سوادجانی که پیشتر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و در سال ۶۵ پس از اتمام محکومیتش آزاد شده است به دلیل کمک مالی به یک شبکه ماهوارهای متعلق به یک گروه سیاسی و با شکایت وزارت اطلاعات مجددا در ۵ اسفند ماه سال ۸۶ بازداشت شده است؛ نامبرده پس از طی مراحل بازجویی در شرایط سخت بازداشتگاههای مختلف تا کنون بیش از ۴۰ ماه تحمل حبس انفرادی نموده است.
یک زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر دست به اعتصاب غذا زد و لبان خود را دوخت
شهرام
(رحیم) الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به ۱۱ سال زندان محکوم
شده است، در اعتراض به کارشکنی در اعزام وی به مرخصی از اول اسفند ماه دست
به اعتصاب غذا زد و از دیروز لبان خود را دوخت.
شهرام الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
اینک که بیش از ۵ سال از بازداشت وی میگذرد، مسئولین ابتدا با مرخصی وی موافقت کرده و اقدام به توقیف سند ۱۰۰ میلیونی جهت اعزام او به مرخصی نمودند، ولی بعدا طی کارشکنیهایی به خانواده وی اعلام گردید مرخصی شهرام الیاسی لغو شده است.
یکی از همبندیان وی که خواست نامش فاش نشود به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته شهرام الیاسی توسط ریاست حفاظت زندان (فرجنژاد) احضار گردید و مورد تهدید و فحاشی قرار گرفت."
وی ادامه داد: "فرجنژاد شهرام الیاسی را تحت فشار قرار داده تا اعتصاب غذای خود را بشکند، از همین روی وی لبان خود را دوخت.
شهرام الیاسی که در سال ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت گردیده است، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و هواداری از حزب کوموله و حمل و نگهداری سلاح گرم و مهمات جنگی، در دادگاه انقلاب این شهر به ۱۱ سال زندان محکوم گردید که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر به تایید رسید.
اینک که بیش از ۵ سال از بازداشت وی میگذرد، مسئولین ابتدا با مرخصی وی موافقت کرده و اقدام به توقیف سند ۱۰۰ میلیونی جهت اعزام او به مرخصی نمودند، ولی بعدا طی کارشکنیهایی به خانواده وی اعلام گردید مرخصی شهرام الیاسی لغو شده است.
یکی از همبندیان وی که خواست نامش فاش نشود به گزارشگر هرانا گفت: "روز گذشته شهرام الیاسی توسط ریاست حفاظت زندان (فرجنژاد) احضار گردید و مورد تهدید و فحاشی قرار گرفت."
وی ادامه داد: "فرجنژاد شهرام الیاسی را تحت فشار قرار داده تا اعتصاب غذای خود را بشکند، از همین روی وی لبان خود را دوخت.
۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه
با «عیدانه »( گداپروری رژیم آخوندی ) فقط یک کیلو پسته میتوان خرید!
با
تعویق واریز عیدی ۷۰ هزار تومانی دولت، زمینه تازه ای برای نقد آن به وجود
آمده و این در حالی است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند این پول
نه تنها دردی از مردم را دوا نمی کند، بلکه نوعی گداپروری و دامن زدن به
تورم بیشتر است.
سایت حکومتی بهار نوشت:طبق خروجی نهایی جلسات اقتصادی دولت و مجلس، در اسفندماه ۷۰ هزار تومان میان تمامی مردم توزیع ميشود و افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم کمک های عیدانه ۹۰ هزار تومانی دریافت ميکنند. منابع مورد نیاز برای توزیع این میزان پول از صندوق توسعه ملی برداشت ميشود و پیش بینی ميشود این رقم در نیمه اول اسفند ماه از طریق مکانیزم توزیع یارانهها میان مردم توزیع شود و به این ترتیب ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار کشور مشمول دریافت این یارانه نقدی ميشوند. بنابر این گزارش، پرداخت عیدی نقدی به مردم، نوعی وابسته کردن توده های جامعه به صدقه دولتی و گداپروری است که پیش از این از سوی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته بود و تاکید شده بود این نوع از کمک به مردم، در واقع خالی کردن جیب آنهاست. چرا که با سیاستهای غلط و تورم زای اقتصادی، عملا گرانی سنگینی را به جامعه تحمیل ميکند و سپس با پرداخت مبلغ جزئی نقدی قصد جبران این گرانی را دارند؛ در حالی که خود این پرداخت نقدی به تورم بیشتر دامن ميزند.
برای نمونه براساس آمار رسمی بانک مرکزی، هزینه یک ماهه یک خانوار شهری بالای یک میلیون تومان ميباشد که با احتساب تورم ۳۰ درصدی رسمی، دولت با سیاستهای غلط اقتصادی دست کم ۳۰۰ هزار تومان ماهانه بر این هزینه افزوده است که مابه التفاوت آن در سال، معادل سه میلیون و ششصد هزار تومان ميشود که عملا برای جبران آن، یک عیدی ۷۰ هزار تومانی برای هر نفر که ۲۸۰ هزار تومان برای یک خانوار است، حتی ده درصد خسارت گرانی که به مردم وارد ميشود را جبران نمی کند. از سوی دیگر عنوان کردن اینکه مبلغ فوق عیدی است، مشکلاتی برای خانوادهها در مدیریت آن به وجود ميآورد و فرزندان خانواده، آن را به نوعی برای هزینه های غیرضروری استفاده ميکنند که باز هم بر فشار بر سرپرستان خانوادهها ميافزاید. به نوشته سايت بازتاب، برخی کارشناسان معتقدند این کمک نقدی سبب ميشود خریدار عجله کرده و فروشنده نیز با انبار کردن کالاها از فروختن آنها خودداری کند تا قیمت کالا افزایش یابد و به نوعی احتکار صورت گیرد. آنها با مضر خواندن کمک نقدی برای بازار شب عید، پیشنهاد ميکنند این کمک نقدی به صورت بسته های کالای مورد نیاز نظیر برنج و روغن به مردم داده شود. چرا که با این کار مردم برای خرید کردن صبر کرده و کسانی هم که به انبار کردن کالاها مشغول ميشوند، مجبورند کالاها را به بازار بیاورند.
اما فارغ از تبعات اقتصادی نحوه توزیع پول بین مردم که بدون در نظر گرفتن سهم بخش تولید کشور انجام ميگیرد، میزان این پرداخت نیز با توجه به افزایش لجام گسیخته قیمتها جای سوال و ابهام فراوان دارد. در حالیکه در همین روزهای اخیر گوشت گوساله کیلویی ۳۵ هزار تومان به فروش ميرسد و یا هر کیلو پسته با افزایش قیمت بین ۵۰ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان به فروش ميرسد این عیدی شب عید، به چه کار مردم ميآید؟ این افزایش قیمتها در حالی است که هنوز بهمن ماه به پایان نرسیده است و مشخص نیست روند افزایشی تورم در اسفند ماه به کجا خواهد رسید. در کنار سوء مدیریت دولت در مهار تورم و اقدامات تورم زای دولتمردان، برخی سودجوبان نیز هستند که افزایش قیمتهای کالا و خدمات در بازار مصرف را با افزایش نقدینگی در جامعه و پرداخت عیدی به مردم پیوند ميزنند.
در مجموع به نظر ميرسد وقتی با این عیدی ۷۰ هزارتومانی مردم حداکثر قادر به خرید یک کیلو پسته باشند، در نهایت نه تنها دردی از مردم دوا نمی شود، بلکه این نوع توزیع مستقیم پول نهایتا منجر به افزایش نقدینگی و رشد تورم در جامعه خواهد شد. اکنون سوال اینجاست که اگر واقعا دولت قصد کمک به معیشت مردم را در وانفسای گرانی داشت، چرا با توجه به مجوز صادر شده از سوی نظام برای برداشت از توسعه صندوق ملی، به پیشنهاد کارشناسان در مورد خودداری کردن از پرداخت نقدی این عیدی توجه نکرد؟ آیا این که دولت همین مبلغ را به جای پرداخت نقدی که تورم زاست، به صورت بن های خرید کالاهایی مانند برنج، روغن، قند و شکر، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و سایر مایحتاج ضروری مردم با قیمت تعادلی ارائه نمی کند تا هم از تقاضای کاذب و تورم زا در بازار جلوگیری شود و هم اینکه با این مبلغ اندک، مردم بتوانند حداقل خوراک ضروری یک ماهه خود را تامین کنند تا دیگر در عید نگران گرسنگی خود نباشند؟
سایت حکومتی بهار نوشت:طبق خروجی نهایی جلسات اقتصادی دولت و مجلس، در اسفندماه ۷۰ هزار تومان میان تمامی مردم توزیع ميشود و افراد تحت پوشش کمیته امداد و سازمان بهزیستی هم کمک های عیدانه ۹۰ هزار تومانی دریافت ميکنند. منابع مورد نیاز برای توزیع این میزان پول از صندوق توسعه ملی برداشت ميشود و پیش بینی ميشود این رقم در نیمه اول اسفند ماه از طریق مکانیزم توزیع یارانهها میان مردم توزیع شود و به این ترتیب ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار کشور مشمول دریافت این یارانه نقدی ميشوند. بنابر این گزارش، پرداخت عیدی نقدی به مردم، نوعی وابسته کردن توده های جامعه به صدقه دولتی و گداپروری است که پیش از این از سوی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته بود و تاکید شده بود این نوع از کمک به مردم، در واقع خالی کردن جیب آنهاست. چرا که با سیاستهای غلط و تورم زای اقتصادی، عملا گرانی سنگینی را به جامعه تحمیل ميکند و سپس با پرداخت مبلغ جزئی نقدی قصد جبران این گرانی را دارند؛ در حالی که خود این پرداخت نقدی به تورم بیشتر دامن ميزند.
برای نمونه براساس آمار رسمی بانک مرکزی، هزینه یک ماهه یک خانوار شهری بالای یک میلیون تومان ميباشد که با احتساب تورم ۳۰ درصدی رسمی، دولت با سیاستهای غلط اقتصادی دست کم ۳۰۰ هزار تومان ماهانه بر این هزینه افزوده است که مابه التفاوت آن در سال، معادل سه میلیون و ششصد هزار تومان ميشود که عملا برای جبران آن، یک عیدی ۷۰ هزار تومانی برای هر نفر که ۲۸۰ هزار تومان برای یک خانوار است، حتی ده درصد خسارت گرانی که به مردم وارد ميشود را جبران نمی کند. از سوی دیگر عنوان کردن اینکه مبلغ فوق عیدی است، مشکلاتی برای خانوادهها در مدیریت آن به وجود ميآورد و فرزندان خانواده، آن را به نوعی برای هزینه های غیرضروری استفاده ميکنند که باز هم بر فشار بر سرپرستان خانوادهها ميافزاید. به نوشته سايت بازتاب، برخی کارشناسان معتقدند این کمک نقدی سبب ميشود خریدار عجله کرده و فروشنده نیز با انبار کردن کالاها از فروختن آنها خودداری کند تا قیمت کالا افزایش یابد و به نوعی احتکار صورت گیرد. آنها با مضر خواندن کمک نقدی برای بازار شب عید، پیشنهاد ميکنند این کمک نقدی به صورت بسته های کالای مورد نیاز نظیر برنج و روغن به مردم داده شود. چرا که با این کار مردم برای خرید کردن صبر کرده و کسانی هم که به انبار کردن کالاها مشغول ميشوند، مجبورند کالاها را به بازار بیاورند.
اما فارغ از تبعات اقتصادی نحوه توزیع پول بین مردم که بدون در نظر گرفتن سهم بخش تولید کشور انجام ميگیرد، میزان این پرداخت نیز با توجه به افزایش لجام گسیخته قیمتها جای سوال و ابهام فراوان دارد. در حالیکه در همین روزهای اخیر گوشت گوساله کیلویی ۳۵ هزار تومان به فروش ميرسد و یا هر کیلو پسته با افزایش قیمت بین ۵۰ هزار تومان تا ۶۰ هزار تومان به فروش ميرسد این عیدی شب عید، به چه کار مردم ميآید؟ این افزایش قیمتها در حالی است که هنوز بهمن ماه به پایان نرسیده است و مشخص نیست روند افزایشی تورم در اسفند ماه به کجا خواهد رسید. در کنار سوء مدیریت دولت در مهار تورم و اقدامات تورم زای دولتمردان، برخی سودجوبان نیز هستند که افزایش قیمتهای کالا و خدمات در بازار مصرف را با افزایش نقدینگی در جامعه و پرداخت عیدی به مردم پیوند ميزنند.
در مجموع به نظر ميرسد وقتی با این عیدی ۷۰ هزارتومانی مردم حداکثر قادر به خرید یک کیلو پسته باشند، در نهایت نه تنها دردی از مردم دوا نمی شود، بلکه این نوع توزیع مستقیم پول نهایتا منجر به افزایش نقدینگی و رشد تورم در جامعه خواهد شد. اکنون سوال اینجاست که اگر واقعا دولت قصد کمک به معیشت مردم را در وانفسای گرانی داشت، چرا با توجه به مجوز صادر شده از سوی نظام برای برداشت از توسعه صندوق ملی، به پیشنهاد کارشناسان در مورد خودداری کردن از پرداخت نقدی این عیدی توجه نکرد؟ آیا این که دولت همین مبلغ را به جای پرداخت نقدی که تورم زاست، به صورت بن های خرید کالاهایی مانند برنج، روغن، قند و شکر، مرغ، گوشت قرمز، حبوبات و سایر مایحتاج ضروری مردم با قیمت تعادلی ارائه نمی کند تا هم از تقاضای کاذب و تورم زا در بازار جلوگیری شود و هم اینکه با این مبلغ اندک، مردم بتوانند حداقل خوراک ضروری یک ماهه خود را تامین کنند تا دیگر در عید نگران گرسنگی خود نباشند؟
۱۳۹۱ بهمن ۲۷, جمعه
با کمک مالی تهران به سوریه چه کارهایی میشد در ایران انجام داد؟
رادیو
فردا: وزارت خارجه بریتانیا گزارشی با عنوان با «کمکهای مالی رژیم ايران
به رژيم سوريه چه کارهايی میشد در داخل ايران انجام داد؟» تهیه کرده است.
ترجمه فارسی این گزارش در اختیار رادیو فردا گذاشته شده است.
تيرماه سال جاری (۱۳۹۱) رسانهها از کمک پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلاری ايران به رژيم سوريه خبر دادند. اندکی بعد در مهر ماه اخباری مبنی بر انتقال حدود ۱۰ ميليارد دلار از ايران به سوريه منتشر شد.
کمکهای مالی ايران در شرايطی به حساب رژيم سوريه سرازير شد که اين کشور بيش از دو سال درگير قيامی مردمی عليه حکومت بشار اسد بوده است؛ قيامی که طی آن بيش از ۶۰ هزار سوری به دست رژيم اسد کشته شدند، هزاران خانه، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه ويران شدند، به زيرساختهای اساسی مانند سيستم آب رسانی و بهداشت صدمات جدی وارد شد، و رقمی بين يک تا سه ميليون نفر ناگزير از ترک محل زندگی خود و مهاجرت شدند. هماکنون بيش از ۴۰۰ هزار پناهنده سوری به کشورهای مجاور و همسايه پناه بردهاند. ۵۰ درصد از کسانی را که ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند، کودکان تشکيل میدهند.
پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار پول زيادی است. فارغ از اين که اگر اين مبلغ هنگفت به حساب رژيم اسد سرازير نمیشد چه تاثيری بر سرنوشت مردم سوريه میتوانست داشته باشد، اينجا فقط میخواهيم به اين مساله بپردازيم که اگر اين پول در داخل ايران هزينه میشد، چه کارهايی میشد با آن انجام داد.
تسهيلات آموزشی
هزينه متوسط ساخت يک کلاس درس در استان تهران حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ دلار است (نرخ برابری دلار و ريال هنگام نگارش اين مطلب حدود ۳۶ هزار ريال در برابر هر يک دلار آمريکا در نظر گرفته شده؛ تمام تبديلها به همين نرخ انجام شده مگر آنکه در پانويس هر مورد به طور خاص به نرخ ديگری استناد شده باشد). هزينه ساخت يک مدرسه با توجه به بزرگی و محل احداث آن (شهر، روستا و ...) متغير است و برای نمونه ممکن است بين ۸۳ هزار و ۵۰۰ دلار تا ۲۷۸ هزار دلار خرج داشته باشد.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۴۷ هزار کلاس درس در ايران احداث کرد که تقريباً بيش از نيمی از شمار کلاسهای درس فعلی در سراسر ايران است.
هزينه اتصال هر کلاس درس به اينترنت پرسرعت و ساير تجهيزات لازم برای «هوشمند سازی» کلاسهای درس در ايران به طور متوسط حدود ۸۳۵ تا ۱۱۰۰ دلار است . به طور تقريبی حدود ۶۵۰ هزار کلاس درس در ايران وجود دارد. (۱)
تنها با هزينه کردن سه و ۱۲ دهم درصد از مبلغ پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان تمام کلاسهای درس ايران را به اينترنت پرسرعت مجهز کرد و تضمين کرد که نسل آينده ايران دسترسی و آگاهی بهتری از جهان دارد.
تامين اجتماعی و خدمات درمانی
در سال ۱۳۹۱ بودجه تامين اجتماعی دولت ايران حدود چهل و هفت ميليارد و هشتصد ميليون دلار بوده که تنها ۱۰ درصد از آن صرف خدمات پزشکی شده است. کسر بودجه در همين سال موجب شد برخی رسانهها از احتمال فروش اموال و شرکتهای زير مجموعه سازمان تامين اجتماعی به منظور جبران کسر بودجه ابراز نگرانی کنند.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد بودجه تامين اجتماعی را ۶۸ درصد افزايش داد (البته فارغ از نحوه هزينه شدن اين مبلغ) و اطمينان حاصل کرد که سرمايهگذاریها، اموال و دارايیهای سازمان تامين اجتماعی که پشتوانه بازپرداخت حق بازنشستگی و ساير خدمات اين سازمان است، به فروش گذاشته نمیشوند.
اگر اين مبلغ صرف هزينه خدمات پزشکی میشد میتوانست بودجه اين بخش را به ميزان ۳۵۰ درصد افزايش دهد که اين میتوانست به معنای گسترش پوشش بيمه خدمات درمانی باشد چه در زمينه بيماریهای پرهزينهای که هم اکنون تحت پوشش کامل اين سازمان نيستند و هم در زمينه ارائه اين خدمات به ميليونها ايرانی ديگر که اکنون تحت پوشش بيمه درمانی سازمان تامين اجتماعی قرار ندارند.
به طور متوسط در ايران بين ۱۷ تا ۱۸ تخت بيمارستانی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت وجود دارد.
متوسط جهانی سرانه تخت بيمارستانی حدود ۳۰ تخت به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت است. متوسط هزينه ساخت بيمارستان در ايران به ازای هر تخت ظرفيت معادل ۲۷۸۰ تا ۴۱۷۰ دلار است.
تنها با صرف پنج و ۷۵ دهم درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان متوسط سرانه تخت بيمارستانی در ايران را به ميانگين جهانی اين آمار رساند و خدمات پزشکی بهتر و گستردهتری را برای ميليونها تن از شهروندان ايرانی از اين طريق تضمين کرد.
ايمنی جادهها
در ايران سالانه بين ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر در تصادفات جادهای کشته میشوند که بخشی از اين آمار به دليل کيفيت پايين جادهها و زيرساختهای ضعيف در بخش حمل و نقل است. ايران يکی از بالاترين آمارهای تلفات در تصادفات رانندگی را در جهان دارد.
به گفته مقامات ايرانی، ايران صاحب ۱۱ هزار کيلومتر راه است (اعم از راه اصلی، آزادراه و بزرگراه) اما برای تکميل شبکه راههای کشور به احداث ۲۰ هزار کيلومتر راه ديگر نياز دارد. هزينه ساخت راه جديد در ايران به ازای هر متر راه اصلی ۵۰۰ دلار، هر متر آزادراه ۱۰۰۰ دلار، و هر متر بزرگراه ۱۵۰۰ دلار است.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۸۵۰ کيلومتر بزگراه به شبکه جادههای ايران افزود که خود موجب تضمين ايمنی هزاران تن از ايرانيانی میشود که در اين جادههای تردد میکنند.
ميراث فرهنگی
ايران صاحب شمار قابل توجهی از سايتها و بناهای تاريخی و فرهنگی است که اهميتی جهانی دارند. ايران در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ ميليون دلار برای مرمت و نگهداری ابنيه و ميراث تاريخی و فرهنگی خود هزينه کرد.
تنها ۵ درصد (با احتساب نرخ ارز در اسفند ۹۰ و فروردین ۹۱) از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتواند بودجه مرمت و نگهداری آثار تاريخی و فرهنگی ايران را چهار برابر ميزان فعلی افزايش دهد و بقای اين آثار ارزشمند را برای نسلهای متمادی تضمين کند.
بازسازی مناطق زلزله زده
سال ۱۳۸۲ زمين لرزهای شهر تاريخی بم در استان کرمان را ويران کرد و بيش از ۲۶ هزار کشته برجای گذاشت. طی نه سال پس از اين واقعه دولت در مجموع حدود ۳۹۸ ميليون دلار به صورت سرمايهگذاری مستقيم و وام برای بازسازی فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی بم هزينه کرد. با اين حال در دی ماه ۱۳۹۱ رئيس شورای شهر بم گفت که بازسازی شهر بم هنوز به اتمام نرسيده و مقامات محلی به منظور اين کار تقاضای اعتباری معادل ۵۵ ميليون دلار کردهاند که تا کنون فقط با ۲۰ ميليون دلار آن موافقت شده است.
با توجه به نرخ متغير ارز طی اين نه سال، با حداقل هشت و هفت دهم درصد و حداکثر هشت و ۳۳ درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد تمام بودجه بازسازی شهر بم را يک شبه (۲) فراهم کرد و از اين طريق سرعت بازسازی را افزايش داد تا رنج بازماندگان اين زلزله کمتر شود و شايد با برنامهريزی بهتر از آغاز شهر بم با کيفيتی بهتر بازسازی شود.
(۱) این رقم از مجموع تفکیک استانی آمار کلاسهای درس در وبسایت رشد به دست آمده (کمی بیش از ۶۴۸ هزار کلاس درس)؛ به رغم این که سال ثبت و محاسبه این آمار در وبسایت رشد مشخص نشده، اما با توجه به شمار دانشآموزان و مقایسه آن با آمار مرکز آمار ایران به نظر میرسد این عدد باید به سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ تعلق داشته باشد (عدم وجود آمار مستقل برای استان البرز نیز موید این مطلب است.
(۲) در آغاز بازسازی شهر بم در سال ۱۳۸۲ نرخ برابری ارز در برابر ریال در پایینترین سطح طی این بازه نه ساله قرار داشت و هر دلار آمریکا به ازای حدود ۸۳۲۰ ریال معامله میشد. با فرض این که اگر نرخ دلار طی این نه سال ثابت میماند میتوان تصور کرد هزینه بازسازی بم حدود ۸/۳۳ درصد کمکهای مالی ایران به سوریه میشد (این رقم شامل اعتبارات درخواستی که ارایه نشده نیز میشود)؛ در صورتی که نرخ برابری ارز را در این مدت برابر با نرخ ارز در زمان نگارش این مطلب (۳۶ هزار ریال به ازای هر دلار آمریکا) به رقم ۸/۷ درصد میرسیم. در شرایطی که بدون در اختیار داشتن تفکیک سال و ماه اعتبارات تخصیصی و هزینه شده امکان محاسبه دقیق هزینههای بازسازی بم به دلار وجود ندارد، میتوان مطمئن بود که این رقم هر چه بوده باشد از بازه ۸/۷ تا ۸/۳۳ درصد (از رقم ۸/۵ میلیارد دلار) فراتر نمیرود.
تيرماه سال جاری (۱۳۹۱) رسانهها از کمک پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلاری ايران به رژيم سوريه خبر دادند. اندکی بعد در مهر ماه اخباری مبنی بر انتقال حدود ۱۰ ميليارد دلار از ايران به سوريه منتشر شد.
کمکهای مالی ايران در شرايطی به حساب رژيم سوريه سرازير شد که اين کشور بيش از دو سال درگير قيامی مردمی عليه حکومت بشار اسد بوده است؛ قيامی که طی آن بيش از ۶۰ هزار سوری به دست رژيم اسد کشته شدند، هزاران خانه، درمانگاه، بيمارستان و مدرسه ويران شدند، به زيرساختهای اساسی مانند سيستم آب رسانی و بهداشت صدمات جدی وارد شد، و رقمی بين يک تا سه ميليون نفر ناگزير از ترک محل زندگی خود و مهاجرت شدند. هماکنون بيش از ۴۰۰ هزار پناهنده سوری به کشورهای مجاور و همسايه پناه بردهاند. ۵۰ درصد از کسانی را که ناچار به ترک محل سکونت خود شدهاند، کودکان تشکيل میدهند.
پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار پول زيادی است. فارغ از اين که اگر اين مبلغ هنگفت به حساب رژيم اسد سرازير نمیشد چه تاثيری بر سرنوشت مردم سوريه میتوانست داشته باشد، اينجا فقط میخواهيم به اين مساله بپردازيم که اگر اين پول در داخل ايران هزينه میشد، چه کارهايی میشد با آن انجام داد.
تسهيلات آموزشی
هزينه متوسط ساخت يک کلاس درس در استان تهران حدود ۱۶ هزار و ۷۰۰ دلار است (نرخ برابری دلار و ريال هنگام نگارش اين مطلب حدود ۳۶ هزار ريال در برابر هر يک دلار آمريکا در نظر گرفته شده؛ تمام تبديلها به همين نرخ انجام شده مگر آنکه در پانويس هر مورد به طور خاص به نرخ ديگری استناد شده باشد). هزينه ساخت يک مدرسه با توجه به بزرگی و محل احداث آن (شهر، روستا و ...) متغير است و برای نمونه ممکن است بين ۸۳ هزار و ۵۰۰ دلار تا ۲۷۸ هزار دلار خرج داشته باشد.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۴۷ هزار کلاس درس در ايران احداث کرد که تقريباً بيش از نيمی از شمار کلاسهای درس فعلی در سراسر ايران است.
هزينه اتصال هر کلاس درس به اينترنت پرسرعت و ساير تجهيزات لازم برای «هوشمند سازی» کلاسهای درس در ايران به طور متوسط حدود ۸۳۵ تا ۱۱۰۰ دلار است . به طور تقريبی حدود ۶۵۰ هزار کلاس درس در ايران وجود دارد. (۱)
تنها با هزينه کردن سه و ۱۲ دهم درصد از مبلغ پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان تمام کلاسهای درس ايران را به اينترنت پرسرعت مجهز کرد و تضمين کرد که نسل آينده ايران دسترسی و آگاهی بهتری از جهان دارد.
تامين اجتماعی و خدمات درمانی
در سال ۱۳۹۱ بودجه تامين اجتماعی دولت ايران حدود چهل و هفت ميليارد و هشتصد ميليون دلار بوده که تنها ۱۰ درصد از آن صرف خدمات پزشکی شده است. کسر بودجه در همين سال موجب شد برخی رسانهها از احتمال فروش اموال و شرکتهای زير مجموعه سازمان تامين اجتماعی به منظور جبران کسر بودجه ابراز نگرانی کنند.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد بودجه تامين اجتماعی را ۶۸ درصد افزايش داد (البته فارغ از نحوه هزينه شدن اين مبلغ) و اطمينان حاصل کرد که سرمايهگذاریها، اموال و دارايیهای سازمان تامين اجتماعی که پشتوانه بازپرداخت حق بازنشستگی و ساير خدمات اين سازمان است، به فروش گذاشته نمیشوند.
اگر اين مبلغ صرف هزينه خدمات پزشکی میشد میتوانست بودجه اين بخش را به ميزان ۳۵۰ درصد افزايش دهد که اين میتوانست به معنای گسترش پوشش بيمه خدمات درمانی باشد چه در زمينه بيماریهای پرهزينهای که هم اکنون تحت پوشش کامل اين سازمان نيستند و هم در زمينه ارائه اين خدمات به ميليونها ايرانی ديگر که اکنون تحت پوشش بيمه درمانی سازمان تامين اجتماعی قرار ندارند.
به طور متوسط در ايران بين ۱۷ تا ۱۸ تخت بيمارستانی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت وجود دارد.
متوسط جهانی سرانه تخت بيمارستانی حدود ۳۰ تخت به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعيت است. متوسط هزينه ساخت بيمارستان در ايران به ازای هر تخت ظرفيت معادل ۲۷۸۰ تا ۴۱۷۰ دلار است.
تنها با صرف پنج و ۷۵ دهم درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان متوسط سرانه تخت بيمارستانی در ايران را به ميانگين جهانی اين آمار رساند و خدمات پزشکی بهتر و گستردهتری را برای ميليونها تن از شهروندان ايرانی از اين طريق تضمين کرد.
ايمنی جادهها
در ايران سالانه بين ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر در تصادفات جادهای کشته میشوند که بخشی از اين آمار به دليل کيفيت پايين جادهها و زيرساختهای ضعيف در بخش حمل و نقل است. ايران يکی از بالاترين آمارهای تلفات در تصادفات رانندگی را در جهان دارد.
به گفته مقامات ايرانی، ايران صاحب ۱۱ هزار کيلومتر راه است (اعم از راه اصلی، آزادراه و بزرگراه) اما برای تکميل شبکه راههای کشور به احداث ۲۰ هزار کيلومتر راه ديگر نياز دارد. هزينه ساخت راه جديد در ايران به ازای هر متر راه اصلی ۵۰۰ دلار، هر متر آزادراه ۱۰۰۰ دلار، و هر متر بزرگراه ۱۵۰۰ دلار است.
با پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتوان ۳۸۵۰ کيلومتر بزگراه به شبکه جادههای ايران افزود که خود موجب تضمين ايمنی هزاران تن از ايرانيانی میشود که در اين جادههای تردد میکنند.
ميراث فرهنگی
ايران صاحب شمار قابل توجهی از سايتها و بناهای تاريخی و فرهنگی است که اهميتی جهانی دارند. ايران در سال ۱۳۹۰ حدود ۷۰ ميليون دلار برای مرمت و نگهداری ابنيه و ميراث تاريخی و فرهنگی خود هزينه کرد.
تنها ۵ درصد (با احتساب نرخ ارز در اسفند ۹۰ و فروردین ۹۱) از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میتواند بودجه مرمت و نگهداری آثار تاريخی و فرهنگی ايران را چهار برابر ميزان فعلی افزايش دهد و بقای اين آثار ارزشمند را برای نسلهای متمادی تضمين کند.
بازسازی مناطق زلزله زده
سال ۱۳۸۲ زمين لرزهای شهر تاريخی بم در استان کرمان را ويران کرد و بيش از ۲۶ هزار کشته برجای گذاشت. طی نه سال پس از اين واقعه دولت در مجموع حدود ۳۹۸ ميليون دلار به صورت سرمايهگذاری مستقيم و وام برای بازسازی فضاهای عمومی و واحدهای مسکونی بم هزينه کرد. با اين حال در دی ماه ۱۳۹۱ رئيس شورای شهر بم گفت که بازسازی شهر بم هنوز به اتمام نرسيده و مقامات محلی به منظور اين کار تقاضای اعتباری معادل ۵۵ ميليون دلار کردهاند که تا کنون فقط با ۲۰ ميليون دلار آن موافقت شده است.
با توجه به نرخ متغير ارز طی اين نه سال، با حداقل هشت و هفت دهم درصد و حداکثر هشت و ۳۳ درصد از پنج ميليارد و ۸۰۰ ميليون دلار میشد تمام بودجه بازسازی شهر بم را يک شبه (۲) فراهم کرد و از اين طريق سرعت بازسازی را افزايش داد تا رنج بازماندگان اين زلزله کمتر شود و شايد با برنامهريزی بهتر از آغاز شهر بم با کيفيتی بهتر بازسازی شود.
(۱) این رقم از مجموع تفکیک استانی آمار کلاسهای درس در وبسایت رشد به دست آمده (کمی بیش از ۶۴۸ هزار کلاس درس)؛ به رغم این که سال ثبت و محاسبه این آمار در وبسایت رشد مشخص نشده، اما با توجه به شمار دانشآموزان و مقایسه آن با آمار مرکز آمار ایران به نظر میرسد این عدد باید به سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ تعلق داشته باشد (عدم وجود آمار مستقل برای استان البرز نیز موید این مطلب است.
(۲) در آغاز بازسازی شهر بم در سال ۱۳۸۲ نرخ برابری ارز در برابر ریال در پایینترین سطح طی این بازه نه ساله قرار داشت و هر دلار آمریکا به ازای حدود ۸۳۲۰ ریال معامله میشد. با فرض این که اگر نرخ دلار طی این نه سال ثابت میماند میتوان تصور کرد هزینه بازسازی بم حدود ۸/۳۳ درصد کمکهای مالی ایران به سوریه میشد (این رقم شامل اعتبارات درخواستی که ارایه نشده نیز میشود)؛ در صورتی که نرخ برابری ارز را در این مدت برابر با نرخ ارز در زمان نگارش این مطلب (۳۶ هزار ریال به ازای هر دلار آمریکا) به رقم ۸/۷ درصد میرسیم. در شرایطی که بدون در اختیار داشتن تفکیک سال و ماه اعتبارات تخصیصی و هزینه شده امکان محاسبه دقیق هزینههای بازسازی بم به دلار وجود ندارد، میتوان مطمئن بود که این رقم هر چه بوده باشد از بازه ۸/۷ تا ۸/۳۳ درصد (از رقم ۸/۵ میلیارد دلار) فراتر نمیرود.
۱۳۹۱ بهمن ۲۶, پنجشنبه
در کنار دزدی های میلیاردی آخوندهای فرومایه، هزاران کودک سرگردان در جستجوی درآمدی ناچیزند
کودکان، نورچشم خانواده ها، و سرمایه های بزرگی برای آینده هر کشورند. وظیفه خانواده بررسی اوضاع مالی وامکانات معنوی و تربیتی و همچنین در نظرگرفتن شرایط اجتماع و کشور خود است تا دست به تولید کودک زند. زیرا هرگونه لغزش و اشتباهی در این برنامه ریزی، در زندگی فرزندان اثرگذار، و حتی می تواند موجب شکست و نا امیدی آنان باشد. اینگونه پیامد های نادرست و حتی ناگوار، به حساب خانواده نوشته می شود.
کشورهای دارای رژیم های انسانی، خدمتگذار، و با فرهنگ روی کودکان نخست از سوی خانواده و سپس از سوی دولت سرمایه گذاری بزرگی می شود، تا آینده سازان آن کشور به بهترین روشی بزرگ وپرورش یابند.
اما در کشور بخت برگشته و آخوند زده ما با بیشتر جهان تفاوت هایی دارد. در این جا که یک مشت آخوند هرزه و فرمایه با همکارانی دزد و چپاولگر دیگر به تاراج مملکت پرداخته اند. خانواده ای نیست که در آسایش و امان بوده، و یا کودکی نیست که از سرپرستی درست خانوده و یا آموزش صحیح، برای خود آینده ای درخشان و درست داشته باشد.
اکنون هزاران کودک بی سرپرست در خیابان های تهران و شهرستان ها سرگردانند. آنان با پوششی ژولیده و دست و پای آسیب دیده، به دنبال اندک درآمدی برای خود و حتی خانواده مستمند و بیشتر پدر معتاد خود می باشند. پدران معتادی که فرآورده رژیم آخوندی اند.
یک مشت ملای مفتخور بیکاره و سربار جامعه که همواره با فرهنگ و تاریخ ایران و ایرانی ضدیت داشتند، بر اثر اشتباه و ساده اندیشی ما ایرانیان، و آگاه نبودن به روحیه خصمانه و جنایتکارانه آخوند، ندانسته در سال ۵۷ آن ها را به قدرت رساندیم و سرنوشت جان، مال، و ناموس ملتی را در اختیار آنان گذاشتنیم.
پیامد این اشتباه بزرگ، ایجاد سیستم گداپوروی در کشور، خاکستر نشین شدن ملتی، و به خاک و خون کشاندن و به دارآویختن جوانان شد. هدف و برنامه رژیم اسلامی پرورش نسلی خردباخته، گدا و سرگردان، و یا مزدور و چاپلوس بدانان است. ملتی که از خود اراده ای نداشته، مانند افراد معلول و عقب مانده، آخوند را ولی و سرپرست خود بدانند.
۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سهشنبه
اوین جای انسان های با شرف است،نه سعید مرتضوی!
در این نظام حرمت زندان را هم شکستند. جای مرتضوی در اوین نیست. در اوین روزنامه نگاران زندانی هستند.
سعید مرتضوی، جلاد مطبوعات، کسی که سالها باعث زندانی شدن دهها روزنامه نگار شده بود و از او به عنوان ذوالفقار ولایت یاد می شد، قاتل محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر،زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی، بازداشت شد. این خبر حقیقت محضی را به نمایش می گذارد که چیزی جز بی رحمی و شقاوت سید علی خامنه ای نیست. او هر کسی را که دیگر برایش مصرفی نداشته باشد، حتی وفادارترین یارانش را به راحتی آب خوردن و چون دستمالی کاغذی پس از انقضای تاریخ مصرفشان به زباله دان تاریخ می اندازد. باشد تا روزی که نوبت خودش شود!
سعید مرتضوی، جلاد مطبوعات، کسی که سالها باعث زندانی شدن دهها روزنامه نگار شده بود و از او به عنوان ذوالفقار ولایت یاد می شد، قاتل محسن روحالامینی، محمد کامرانی، امیر جوادیفر،زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی، بازداشت شد. این خبر حقیقت محضی را به نمایش می گذارد که چیزی جز بی رحمی و شقاوت سید علی خامنه ای نیست. او هر کسی را که دیگر برایش مصرفی نداشته باشد، حتی وفادارترین یارانش را به راحتی آب خوردن و چون دستمالی کاغذی پس از انقضای تاریخ مصرفشان به زباله دان تاریخ می اندازد. باشد تا روزی که نوبت خودش شود!
۱۳۹۱ بهمن ۱۵, یکشنبه
تو باور میکنی ایرانه اینجا!
سراسر کوچه ها پُر خونه اینجا
تموم سفره ها بی نونه اینجا
گرونی پشت مردم رو شکسته
تو باور میکنی ایرونه اینجا
تبردارا در اعماق قفسها
قناری های ما رو سر بریدند
تن پروانه ها رو دسته دسته
به خنجرهای زهر آگین دریدند
نگو ایرونه اینجا باورم نیست
خیابون در خیابون چوبه دار
به هر کوی به هر برزن به زوزه
هزارون در هزارون گرگ خونخوار
برای لقمه ای نون کوچه کوچه
زنان هموطن تن می فروشند
به کنج خونه ها عمامه دارا
به روز و شب همه در عیش و نوشند
سه تار و نی لبک ها رو شکستند
طنین خنده بر لبها رو کشتند
به هنگام اذان با نام الله
به پیش چشم مون لیلا رو کشتند
بگو این بچه های پا برهنه
میون شهرهامون جرمشون چیست
چرا قفل سکوت آخر به لبها
مگه در خون ما آیا شرف نیست
کجا ایرون کجا ایرونه اینجا
همه تابوت و دود و مرگه اینجا
سیاهی در سیاهی رنج و اندوه
حکایات تگرگ و برگه اینجا
« مهدی یعقوبی »
تموم سفره ها بی نونه اینجا
گرونی پشت مردم رو شکسته
تو باور میکنی ایرونه اینجا
تبردارا در اعماق قفسها
قناری های ما رو سر بریدند
تن پروانه ها رو دسته دسته
به خنجرهای زهر آگین دریدند
نگو ایرونه اینجا باورم نیست
خیابون در خیابون چوبه دار
به هر کوی به هر برزن به زوزه
هزارون در هزارون گرگ خونخوار
برای لقمه ای نون کوچه کوچه
زنان هموطن تن می فروشند
به کنج خونه ها عمامه دارا
به روز و شب همه در عیش و نوشند
سه تار و نی لبک ها رو شکستند
طنین خنده بر لبها رو کشتند
به هنگام اذان با نام الله
به پیش چشم مون لیلا رو کشتند
بگو این بچه های پا برهنه
میون شهرهامون جرمشون چیست
چرا قفل سکوت آخر به لبها
مگه در خون ما آیا شرف نیست
کجا ایرون کجا ایرونه اینجا
همه تابوت و دود و مرگه اینجا
سیاهی در سیاهی رنج و اندوه
حکایات تگرگ و برگه اینجا
« مهدی یعقوبی »
۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه
2 میلیارد تومان هزینه اعزام دانشآموزان اردبیل به اردوهای گور!
به
گزارش سایت حکومتی فارس از اردبیل، عیسی فاخری صبح امروز در مراسم عزیمت
کاروان راهیان نور پسران در اردبیل اظهار داشت: ما به شدت علاقمند هستیم تا
مسئولان و متولیان فرهنگی و ارزشی این استان در تامین هزینهها ما را یاری
کنند، چرا که برگزاری اردوهای طرح هجرت حرکت عظیم فرهنگی است.
رئیس بسیج دانشآموزی استان اردبیل گفت: امسال برآورد هزینه ما برای اجرای طرح راهیان گور دانشآموزی 2 میلیارد تومان است که نیمی از این اعتبارات به صورت استانی تامین میشود.
وی با بیان اینکه دورههای آموزشی دفاعی به صورت عملی و کاربردی در قالب اعزام این کاروان به مناطق عملیاتی جنوب کشور انجام میشود، افزود: این کار با هدف تقویت روحیه سلحشوری، انتقال فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و همچنین آشنایی دانشآموزان با مبانی نظامی انجام میشود که معلمان و مربیان در کنار بحثهای نظری سعی میکنند دانشآموزان را با برنامههای عملی نیز آشنا کنند.
رئیس بسیج دانشآموزی استان اردبیل گفت: امسال برآورد هزینه ما برای اجرای طرح راهیان گور دانشآموزی 2 میلیارد تومان است که نیمی از این اعتبارات به صورت استانی تامین میشود.
وی با بیان اینکه دورههای آموزشی دفاعی به صورت عملی و کاربردی در قالب اعزام این کاروان به مناطق عملیاتی جنوب کشور انجام میشود، افزود: این کار با هدف تقویت روحیه سلحشوری، انتقال فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و همچنین آشنایی دانشآموزان با مبانی نظامی انجام میشود که معلمان و مربیان در کنار بحثهای نظری سعی میکنند دانشآموزان را با برنامههای عملی نیز آشنا کنند.
۱۳۹۱ بهمن ۱۰, سهشنبه
فقر و مشکلات اقتصادی سبب افزایش نزاعهای خیابانی شده است
فشارهای
مختلف از جمله فشارهای مالی سبب کاهش سلامت روان جامعه شده است و آمار
درگیریها و نزاع در کنار جرایمی همچون زورگیری و سرقت نیز رو به افزایش
گذاشته است.
در شش ماهه اول سالجاری ۶۵۰۰ مورد مجروحیت ناشی از ضرب و جرح به اورژانس تهران گزارش شده است. به گفته کارشناسان آمار نزاعهای خیابانی و ضرب وجرحها رو به افزایش است و این موضوع زنگ خطری برای جامعه محسوب میشود. حسن عباسی، مدیر روابط عمومی اورژانس تهران گفت: «در شش ماهه اول سالجاری ۶۵۰۰ مورد مجروحیت ناشی از ضرب و جرح به اورژانس تهران گزارش شده است و از ابتدای مهرماه تا اوایل بهمن ماه نیز ماموران اورژانس پایتخت به مداوای حدود ۳۴۰ مورد مجروحان ناشی از درگیریهای خیابانی در تهران پرداختند.
به گزارش روزنامه تهران امروز ؛ آماری که او ارائه داد، تنها مختص به تهران و مواردی است که به اورژانس گزارش داده شده است و این مسئله تاسف بیشتری برجای میگذارد. همچنین روزانه ۱۸۰۰ مراجعهکننده در سراسر کشور به پزشکیقانونی میروند تا پزشک، جراحتها، کبودیها و شکستگیهای ناشی از دعوا را بر بدن آنها تشخیص داده و برای ارائه به دادگاه به ثبت برساند.علاوه بر این نگاهی به آمار پزشکیقانونی در سه ماهه نخست امسال نشان میدهد که در همه استانهای کشور، به ازای هر صدهزار نفر، حداقل صد نفر در نزاع دخیل بودهاند و از آغاز امسال تا پایان مرداد همین درگیریها سبب شده تا ۴۸هزار پرونده به پروندههای ارجاعی پزشکیقانونی فقط در استان تهران افزوده شود.بررسیها نشان میدهد؛ مسائلی چون بیکاری، تورم و شیوع مواد محرک صنعتی، آستانه تحمل افراد را پایین آورده است و افراد کوچکترین فحاشی را تبدیل به یک درگیری خیابانی میکنند.
آمارها نشان میدهد که ۶۳٫۴ درصد از افرادی که درگیر نزاع میشوند متاهل هستند و ۳۶٫۵ درصد مجرد. میتوان چنین استنباط کرد که فشار مالی بیشتر بر متاهلها آمار نزاع را هم افزایش میدهد. همچنین ۱۲٫۲ درصد از نزاعها به علت رعایت نکردن حقوق دیگران رخ داده و سهم مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی ۶٫۴ درصد است. این در حالی است که عواملی چون آسیبهای اجتماعی و مسائل خانوادگی نیز به ترتیب ۲۴٫۲ و ۲۵٫۵ درصد نقش دارند. همچنین تحصیلات بالاتر کاهش نزاع را منجر میشود. اما بیشترین نزاع در سطح دارندگان دیپلم رخ میدهد و پس از آن دارندگان تحصیلات مقطع راهنمایی در رتبه دوم قرار دارند.در همین راستا، سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشوردر این باره میگوید: «در سالجاری ۴۸هزار پرونده با موضوع ضرب و جرح در پزشکیقانونی ثبت شده است اما این آمار مربوط به افرادی است که مراجعه کردهاند و بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز رخ میدهد که افراد مراجعه نمیکنند و متاسفانه فشارهای مختلف از جمله فشارهای مالی سبب کاهش سلامت روان جامعه شده است و آمار درگیریها و نزاع در کنار جرایمی همچون زورگیری و سرقت نیز رو به افزایش گذاشته است.
در شش ماهه اول سالجاری ۶۵۰۰ مورد مجروحیت ناشی از ضرب و جرح به اورژانس تهران گزارش شده است. به گفته کارشناسان آمار نزاعهای خیابانی و ضرب وجرحها رو به افزایش است و این موضوع زنگ خطری برای جامعه محسوب میشود. حسن عباسی، مدیر روابط عمومی اورژانس تهران گفت: «در شش ماهه اول سالجاری ۶۵۰۰ مورد مجروحیت ناشی از ضرب و جرح به اورژانس تهران گزارش شده است و از ابتدای مهرماه تا اوایل بهمن ماه نیز ماموران اورژانس پایتخت به مداوای حدود ۳۴۰ مورد مجروحان ناشی از درگیریهای خیابانی در تهران پرداختند.
به گزارش روزنامه تهران امروز ؛ آماری که او ارائه داد، تنها مختص به تهران و مواردی است که به اورژانس گزارش داده شده است و این مسئله تاسف بیشتری برجای میگذارد. همچنین روزانه ۱۸۰۰ مراجعهکننده در سراسر کشور به پزشکیقانونی میروند تا پزشک، جراحتها، کبودیها و شکستگیهای ناشی از دعوا را بر بدن آنها تشخیص داده و برای ارائه به دادگاه به ثبت برساند.علاوه بر این نگاهی به آمار پزشکیقانونی در سه ماهه نخست امسال نشان میدهد که در همه استانهای کشور، به ازای هر صدهزار نفر، حداقل صد نفر در نزاع دخیل بودهاند و از آغاز امسال تا پایان مرداد همین درگیریها سبب شده تا ۴۸هزار پرونده به پروندههای ارجاعی پزشکیقانونی فقط در استان تهران افزوده شود.بررسیها نشان میدهد؛ مسائلی چون بیکاری، تورم و شیوع مواد محرک صنعتی، آستانه تحمل افراد را پایین آورده است و افراد کوچکترین فحاشی را تبدیل به یک درگیری خیابانی میکنند.
آمارها نشان میدهد که ۶۳٫۴ درصد از افرادی که درگیر نزاع میشوند متاهل هستند و ۳۶٫۵ درصد مجرد. میتوان چنین استنباط کرد که فشار مالی بیشتر بر متاهلها آمار نزاع را هم افزایش میدهد. همچنین ۱۲٫۲ درصد از نزاعها به علت رعایت نکردن حقوق دیگران رخ داده و سهم مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی ۶٫۴ درصد است. این در حالی است که عواملی چون آسیبهای اجتماعی و مسائل خانوادگی نیز به ترتیب ۲۴٫۲ و ۲۵٫۵ درصد نقش دارند. همچنین تحصیلات بالاتر کاهش نزاع را منجر میشود. اما بیشترین نزاع در سطح دارندگان دیپلم رخ میدهد و پس از آن دارندگان تحصیلات مقطع راهنمایی در رتبه دوم قرار دارند.در همین راستا، سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشوردر این باره میگوید: «در سالجاری ۴۸هزار پرونده با موضوع ضرب و جرح در پزشکیقانونی ثبت شده است اما این آمار مربوط به افرادی است که مراجعه کردهاند و بسیاری از رفتارهای خشونتآمیز رخ میدهد که افراد مراجعه نمیکنند و متاسفانه فشارهای مختلف از جمله فشارهای مالی سبب کاهش سلامت روان جامعه شده است و آمار درگیریها و نزاع در کنار جرایمی همچون زورگیری و سرقت نیز رو به افزایش گذاشته است.
۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه
مرگ یک دانش آموز دیگر در پی واژگونی یک اتوبوس راهیان نور
در
حالی که همچنان اعتراض ها به واژگونی اتوبوس های طرح راهیان نور ادامه
دارد در تازه ترین مورد اتوبوس حامل دانشآموزان پسر ارومیهای که برای
بازدید عازم مناطق عملیاتی دفاعمقدس بودند، دچار حادثه شد.//مسئول روابط
عمومی «سپاه شهدا» آذربایجانغربی در گفتوگو با ایسنا، افزود: بر اثر این
حادثه، یک نفر از دانشآموزان فوت کرد و ۱۶ نفر دیگر مجروح شدند.//وی
ادامه داد: این اتوبوس در محور«پلدختر» استان لرستان واژگون شده است.//پیش
از این تعدادی زیادی از دانش اموزان کشورمان بر اثر واژگونی این اتوبوس ها
کشته شده بودند. این در حالی است که مسئولان اردو بدون توجه به اعتراض ها
معتقد اهستند این کشته ها طبیعی است .//اردوی راهیان نور با هدف دیدار دانش
آموزان و دانشجویان از مناطق جنگی صورت می گیرد و بسیاری اعتقاد دارند هدف
از برگزاری این اردوها تبلیغاتی است.
۱۳۹۱ بهمن ۷, شنبه
وای بر حال جامعه ای که در آن شانه های جلاد، آخرین پناهگاه اشک های محکوم است!!!!!
جوان
اعدامی را در حالی که سرش را بر روی شانه های جلادش گذاشته و گریه می
کند،به راستی که این عکس یکی از درد آورترین عکس های تاریخ بشر است! قربانی
محکوم به اعدام با موج عظیمی از هم میهنانش مواجه می شود که برای تماشای
مردنش صف کشیده اند و منتظرند تا هر چه زودتر طناب دار به دور گردنش
انداخته شود.
وی به یاد می آورد که تمام جرمش فقیری و نداری بوده و جانش را برای دزدیدن هفتاد هزار تومان پول بی ارزش از دست داده است؛ به یاد می آورد که از بی شرافتی و بی غیرتی و بی مهری همین مردمان تماشاگر اعدام بوده که زندگیش تباه شده و جوانی اش سیاه گشته و عمرش بر باد فنا رفته است؛ بیشتر فکر می کند و در می یابد که اگر این جماعت به همین اندازه که برای دیدن مرگ وی شوق و ذوق داشتند، برای بهبود شرایط زندگی های شان تلاش می کردند، وی دیگر مجبور به دزدیدن هفتاد هزار تومان پول نمی شد.
دیگر وفت رفتن رسیده و لحظات پایان زندگی اش است و نفرتی از کشورش، مردمانش، هم شهریانش و تمامیِ آن آدمک های بی وجدانی که جمع شده اند تا مرگ انسانیت را تماشا کنند در دلش وجود دارد و هیچ کسی را پاک تر، نزدیک تر و بی ریا تر از جلادش نمی یابد تا بر روی شانه های گریه کند! گریه قربانی بر شانه های جلاد، یعنی مرگ روحی جامعه ای پست و بی ارزش! یعنی نابودی تمدن و فرهنگی چند هزار ساله و یعنی مرگ تدریجی ایران!
وی به یاد می آورد که تمام جرمش فقیری و نداری بوده و جانش را برای دزدیدن هفتاد هزار تومان پول بی ارزش از دست داده است؛ به یاد می آورد که از بی شرافتی و بی غیرتی و بی مهری همین مردمان تماشاگر اعدام بوده که زندگیش تباه شده و جوانی اش سیاه گشته و عمرش بر باد فنا رفته است؛ بیشتر فکر می کند و در می یابد که اگر این جماعت به همین اندازه که برای دیدن مرگ وی شوق و ذوق داشتند، برای بهبود شرایط زندگی های شان تلاش می کردند، وی دیگر مجبور به دزدیدن هفتاد هزار تومان پول نمی شد.
دیگر وفت رفتن رسیده و لحظات پایان زندگی اش است و نفرتی از کشورش، مردمانش، هم شهریانش و تمامیِ آن آدمک های بی وجدانی که جمع شده اند تا مرگ انسانیت را تماشا کنند در دلش وجود دارد و هیچ کسی را پاک تر، نزدیک تر و بی ریا تر از جلادش نمی یابد تا بر روی شانه های گریه کند! گریه قربانی بر شانه های جلاد، یعنی مرگ روحی جامعه ای پست و بی ارزش! یعنی نابودی تمدن و فرهنگی چند هزار ساله و یعنی مرگ تدریجی ایران!
۱۳۹۱ بهمن ۳, سهشنبه
بازگشت نسرین ستوده به زندان
آخرین عکس از نسرین ستوده قبل از بازگشت به زندان اوین
نسرین ستوده با احضاریه ای ساعت ۲۳ دوشنبه شب در حالی به زندان اوین بازگردانده شد که دو فرزندش گریه میکردند و حاضر نبودند از مادرشان جدا شوند.
قبل از آمدن او به مرخصی با تاکید به او گفته بودند که این مرخصی طولانی و به نوعی دائمی خواهد بود. وگرنه نسرین اعلام کرده بود که حاضر نیست پس از ٢ سال و نیم, به مدت ٣ روز به مرخصی برود. مرخصی ٣ روزه بیشتر موجب خواهد شد آرامش بچه ها از بین رفته و وضع روحی آنها به هم بریزد. استدلال او کاملا درست بود همین طور هم شد.
ساعت ١١ امشب در حالی که بچه ها گریه میکردند و حاضر نبودند از مادرشان جدا شوند و از طرف دیگر همه ی دوستان و همراهان از این احضار شوکه بودند نسرین وارد زندان شد.
او چمدان مسافرت را که آماده کرده بود خالی و با وسایل زندان پر کرد و رفت ... !!
۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه
اختلاس گران درناز ونعمت ، زورگیران خرده پا بالای چوبه دار!
خبر
رسیده دوتن از زورگیران آن نوار معروف زورگیری ا زیک جوان مقابل خانه اش
قرار است یکشنبه اعدام شوند. این درشرایطی است که اختلاس گران نظام اسلامی
یا درکانادادر خانه های ۳ میلیون دلاری شان لم داده اند یا درخود ایران
اسلامی آپارتمان ۵۰ میلیارد تومانی می خرند. این هم گوشه ای دیگر از عدل و
عدالت درنظام اسلامی. نه قانونی نه دادرسی نه وکیل مدافعی نه آیین نامه
مشخصی فقط چوبه داربررای خرده پاها و میلیاردها دلار پول برای اختلاس گران
خودی!
۱۳۹۱ دی ۲۸, پنجشنبه
در این سرزمین زنان نیز به ورزشگاه میروند ولی برای تماشای اعدام!
خبر
اعدام در ورزشگاهی در شهر سبزوار، بیاختیار ذهن من را به سمت افغانستان
طالبانی سوق داد. به کشور و زمانی که خشونت کاملا عریان بود و هیچکس از
اینکه رفتاری غیرانسانی را انجام میدهد، ترسی نداشت. حکومتی که قوانین
تصویب شده در آن به جای عدالت، وحشیگری را ترویج میداد. در افغانستان نیز
اعدامها در ورزشگاههایی مانند غازی انجام میشد
و این به معنی تفریح و لذت بردن مردم از زجر کشیدن و کشته شدن بود؛ به
مانند نبرد انسانها و حیوانات درنده در روم که در آن انسانها از کشته شدن
دیگر همنوعان خود لذت میبردند. جای تاسف دارد که ایران نیز به این فهرست
پلید اضافه شد و در این کشور، مردم در سکوها به نظاره مینشینند و زن و
مرد در کنار هم از کشته شدن یک نفر فریاد رضایت سر میدهند.
اعدامهای صورت گرفته به خصوص در ایران به جای اینکه در عمل بتوانند آمار جرم را کاهش دهند، بیشتر برای آرام شدن وجدانها و سرکوب گذاشتن بر واقعیت و چرایی وقوع جرمها انجام میشوند. زمانی که اعدامی صورت میگیرد، در ظاهر به این معنی است که کننده جرم از بین رفته است و به این ترتیب، شانس تکرار جرم کاهش خواهد یافت. حال آنکه، اعدام در اینجا سرکوب گذاشتن بر واقعیت و مسکن کوتاهمدت است و در این باره باید ریشهیابی شده و چرایی وقوع جرم پیدا شود و شانس وقوع دوباره آن به صورت حقیقی کاهش یابد.
موافقان اعدام علاوه بر اینکه معتقد میباشند اعدام یک فرمان الهی است، از طرفی معتقدند که اعدام میتواند آمار وقوع جرم در جامعه را کاهش دهد. با این حال، با بررسی آمارهای رسمی به راحتی میتوان به این نتیجه رسید، اعدام که سختگیرانهترین نوع مجازات است هیچ تاثیری در کاهش وقوع قتلها در ایران نداشته و در برخی سالها افزایش قابل توجهی نیز داشته است. برای نمونه، آمار قتل در ایران و در سال ۱۳۸۰، ۲۱۹۵ مورد بوده است که این میزان در سال ۱۳۸۹ به ۲۲۷۷ مورد رسیده است. این در حالی است که در این سالها آمار اعدامها به صورت سالانه افزایش یافته است. آمار اعدامها در سال ۷۸، ۱۶۵ مورد بوده که این آمار در سال ۹۰ به ۵۵۲ تا ۶۷۶ مورد افزایش یافته است. این آمار آشکارا نشان میدهد که اعدامها تاثیری در کاهش وقوع قتل و در کل جرم در ایران نداشته است. حتی در امریکا به عنوان یکی از کشورهایی که بیشتر آمار اعدام را دارد، نشان داده شده است که وقوع قتل در ایالاتی که اعدام منسوخ شده است به مراتب کمتر از سایر ایالاتهای آن کشور است.
اعدام علاوه بر اینکه تاثیری بر کاهش میزان وقوع جرم نداشته و ندارد، از طرفی وقوع اعدامها افزایش خشونت در جامعه را نیز موجب میشود. با وجود اعدام آنهم در ملاعام و به شیوه دار زدن که عمدتا همراه با درد فراوان است و با استقبال مردم نیز مواجه میشود، زشتی و قبح یکی از وحشیانهترین رفتارهای انسانی از بین رفته و عادی میشود. وقتی بسیاری از روانشناسان از تاثیر دیدن صحنههای خشن فیلمها و بازیهای رایانهای در جامعه، بیم دارند؛ چطور است که اعدام نمیتواند بر جامعه تاثیر گذاشته و خشونت را رواج دهد؟
از سویی، مجازات اعدام صورت میگیرد که نشان داده شود کشتن یک انسان، عملی صحیح نیست ولی اعدام مگر چیزی جز کشتن یک انسان دیگری است؟ اگر عملی ناصواب باشد هرگز نمیتوان آن را با همان عمل ناصواب پاسخ داد و در بیشتر مواقع هر کار زشتی تا ابد و در هر شرایطی زشت و پلید میباشد. در این نوع جوامع، اصولا کشتن کار ناپسندی نیست و در بسیاری از مواقع مردم خود خواستار کشتن دیگران میباشند و به آن مشروعیت میدهند. در اینجا ملاک عمل کشتن نیست و شخصی که آن را انجام میدهد میتوان آن عمل را زشت و یا صحیح جلوه دهد. در این باره، ویکتور هوگو میگوید: «آيا گمان داريد، اعدام درس عبرت است؟ چرا؟ به خاطر آنچه درس میدهد؟ مگر چه میآموزيد با اين درس عبرت؟ اين را كه نبايد كشت؟ نبايد كشت را با چه میآموزيد؟ با كشتن؟»
یک اشکال عمده اعدام نیز این است که اعدام بازگشتی ندارد و اگر به فرض، حکم اعدامی صادر و انجام شود و بعد از مدتی خلاف آن ثابت شد آیا میتوان فرد مورد نظر را دوباره به زندگی برگرداند؟ حال آنکه نمونههای فراوانی از این اشتباهات دیده شده است و یا به علت اعدام و بسته شدن پرونده دیگر واقعیت عیان نشده است. موريس گارسن در این زمینه میگوید: «چون اعدام جبرانناپذیر است، با سایر مجازاتها فرق دارد و دلیل مخالفتها با اعدام به همین خاطر است.»
با تمامی اینها، متاسفانه در داخل ایران بسیاری با این نوع مجازاتها موافق میباشند و حتی ساعتها منتظر میمانند تا زجرکشیدن یک یا چند نفر بر اثر دار زده شدن را ببینند و با بیشتر شدن دست و پا زدنهای آنها در هنگام دار زده شدن، هیجانزده میشوند و آنها از این صحنهها فیلم برداشته و ساعتها درباره آن با بقیه صحبت میکنند. اینکه در مراسم اعدام ساعتها زودتر مردم به محل آن آمده و مشتاقانه منتظر اعدام یک انسان میباشد، معنی جز اینکه خشونت در جامعه نهادینه شده است را ندارد. در نهایت، به علل مختلف که خلاصهوار در متن بالا بدان اشاره شد، ناکارآمدی اعدام ثابت شده است و در بسیاری از کشورها مجازات اعدام در سالهای اخیر منسوخ گشته است.
اعدامهای صورت گرفته به خصوص در ایران به جای اینکه در عمل بتوانند آمار جرم را کاهش دهند، بیشتر برای آرام شدن وجدانها و سرکوب گذاشتن بر واقعیت و چرایی وقوع جرمها انجام میشوند. زمانی که اعدامی صورت میگیرد، در ظاهر به این معنی است که کننده جرم از بین رفته است و به این ترتیب، شانس تکرار جرم کاهش خواهد یافت. حال آنکه، اعدام در اینجا سرکوب گذاشتن بر واقعیت و مسکن کوتاهمدت است و در این باره باید ریشهیابی شده و چرایی وقوع جرم پیدا شود و شانس وقوع دوباره آن به صورت حقیقی کاهش یابد.
موافقان اعدام علاوه بر اینکه معتقد میباشند اعدام یک فرمان الهی است، از طرفی معتقدند که اعدام میتواند آمار وقوع جرم در جامعه را کاهش دهد. با این حال، با بررسی آمارهای رسمی به راحتی میتوان به این نتیجه رسید، اعدام که سختگیرانهترین نوع مجازات است هیچ تاثیری در کاهش وقوع قتلها در ایران نداشته و در برخی سالها افزایش قابل توجهی نیز داشته است. برای نمونه، آمار قتل در ایران و در سال ۱۳۸۰، ۲۱۹۵ مورد بوده است که این میزان در سال ۱۳۸۹ به ۲۲۷۷ مورد رسیده است. این در حالی است که در این سالها آمار اعدامها به صورت سالانه افزایش یافته است. آمار اعدامها در سال ۷۸، ۱۶۵ مورد بوده که این آمار در سال ۹۰ به ۵۵۲ تا ۶۷۶ مورد افزایش یافته است. این آمار آشکارا نشان میدهد که اعدامها تاثیری در کاهش وقوع قتل و در کل جرم در ایران نداشته است. حتی در امریکا به عنوان یکی از کشورهایی که بیشتر آمار اعدام را دارد، نشان داده شده است که وقوع قتل در ایالاتی که اعدام منسوخ شده است به مراتب کمتر از سایر ایالاتهای آن کشور است.
اعدام علاوه بر اینکه تاثیری بر کاهش میزان وقوع جرم نداشته و ندارد، از طرفی وقوع اعدامها افزایش خشونت در جامعه را نیز موجب میشود. با وجود اعدام آنهم در ملاعام و به شیوه دار زدن که عمدتا همراه با درد فراوان است و با استقبال مردم نیز مواجه میشود، زشتی و قبح یکی از وحشیانهترین رفتارهای انسانی از بین رفته و عادی میشود. وقتی بسیاری از روانشناسان از تاثیر دیدن صحنههای خشن فیلمها و بازیهای رایانهای در جامعه، بیم دارند؛ چطور است که اعدام نمیتواند بر جامعه تاثیر گذاشته و خشونت را رواج دهد؟
از سویی، مجازات اعدام صورت میگیرد که نشان داده شود کشتن یک انسان، عملی صحیح نیست ولی اعدام مگر چیزی جز کشتن یک انسان دیگری است؟ اگر عملی ناصواب باشد هرگز نمیتوان آن را با همان عمل ناصواب پاسخ داد و در بیشتر مواقع هر کار زشتی تا ابد و در هر شرایطی زشت و پلید میباشد. در این نوع جوامع، اصولا کشتن کار ناپسندی نیست و در بسیاری از مواقع مردم خود خواستار کشتن دیگران میباشند و به آن مشروعیت میدهند. در اینجا ملاک عمل کشتن نیست و شخصی که آن را انجام میدهد میتوان آن عمل را زشت و یا صحیح جلوه دهد. در این باره، ویکتور هوگو میگوید: «آيا گمان داريد، اعدام درس عبرت است؟ چرا؟ به خاطر آنچه درس میدهد؟ مگر چه میآموزيد با اين درس عبرت؟ اين را كه نبايد كشت؟ نبايد كشت را با چه میآموزيد؟ با كشتن؟»
یک اشکال عمده اعدام نیز این است که اعدام بازگشتی ندارد و اگر به فرض، حکم اعدامی صادر و انجام شود و بعد از مدتی خلاف آن ثابت شد آیا میتوان فرد مورد نظر را دوباره به زندگی برگرداند؟ حال آنکه نمونههای فراوانی از این اشتباهات دیده شده است و یا به علت اعدام و بسته شدن پرونده دیگر واقعیت عیان نشده است. موريس گارسن در این زمینه میگوید: «چون اعدام جبرانناپذیر است، با سایر مجازاتها فرق دارد و دلیل مخالفتها با اعدام به همین خاطر است.»
با تمامی اینها، متاسفانه در داخل ایران بسیاری با این نوع مجازاتها موافق میباشند و حتی ساعتها منتظر میمانند تا زجرکشیدن یک یا چند نفر بر اثر دار زده شدن را ببینند و با بیشتر شدن دست و پا زدنهای آنها در هنگام دار زده شدن، هیجانزده میشوند و آنها از این صحنهها فیلم برداشته و ساعتها درباره آن با بقیه صحبت میکنند. اینکه در مراسم اعدام ساعتها زودتر مردم به محل آن آمده و مشتاقانه منتظر اعدام یک انسان میباشد، معنی جز اینکه خشونت در جامعه نهادینه شده است را ندارد. در نهایت، به علل مختلف که خلاصهوار در متن بالا بدان اشاره شد، ناکارآمدی اعدام ثابت شده است و در بسیاری از کشورها مجازات اعدام در سالهای اخیر منسوخ گشته است.
۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه
استفاده طالبان های ایران از استادیوم ورزشی برای اعدام !
صبح
امروز دو نفر اعدام شدند طالبان ایران یکی از آنان را در استادیوم ورزشی
مشهد بدار آویخت و تعدادی از مردم بلازده به تماشا نشستند.
غلامعلی صادقی دادستان عمومی انقلاب مشهد اعلام کرد، با توجه به سیاستهای دستگاه قضایی مبنی بر برخورد شدید با اشرار، پس از طی مراحل قانونی حکم اعدام دو تن از متجاوزان به عنف اجرا شد.
وی تصریح کرد: صبح روز چهارشنبه (امروز) قبل از طلوع آفتاب احکام دو تن از متجاوزین به عنف در شهرستانهای مشهد و سبزوار اجرا شد. این احکام در راستای انجام وظایف قانونی و در پاسخ به مطالبات عمومی از مجموعه قضایی صورت گرفت.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد بیان کرد: یکی از این احکام در محوطه زندان مرکزی مشهد و دیگری در ملاء عام و در محل وقوع جرم در سبزوار اجرا شد.
درهمین حال عکس های باشگاه خبرنگاران از متجاوز اعدامی در سبزوار حاکی از آن است که اجرای این حکم در استادیوم ورزشی در این شهر انجام گرفته است و مردم برای مشاهده این اعدام بر روی سکوهای ورزشگاه مستقر شده اند.
غلامعلی صادقی دادستان عمومی انقلاب مشهد اعلام کرد، با توجه به سیاستهای دستگاه قضایی مبنی بر برخورد شدید با اشرار، پس از طی مراحل قانونی حکم اعدام دو تن از متجاوزان به عنف اجرا شد.
وی تصریح کرد: صبح روز چهارشنبه (امروز) قبل از طلوع آفتاب احکام دو تن از متجاوزین به عنف در شهرستانهای مشهد و سبزوار اجرا شد. این احکام در راستای انجام وظایف قانونی و در پاسخ به مطالبات عمومی از مجموعه قضایی صورت گرفت.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد بیان کرد: یکی از این احکام در محوطه زندان مرکزی مشهد و دیگری در ملاء عام و در محل وقوع جرم در سبزوار اجرا شد.
درهمین حال عکس های باشگاه خبرنگاران از متجاوز اعدامی در سبزوار حاکی از آن است که اجرای این حکم در استادیوم ورزشی در این شهر انجام گرفته است و مردم برای مشاهده این اعدام بر روی سکوهای ورزشگاه مستقر شده اند.
۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه
نه به اعدام ! نه به جمهوری اسلامی! نه به شکنجه ! نه به زندان
زانیار مرادی و لقمان مرادی 2 نمونه ی بارز این مسائل میباشند
اعدام های بدون دلیل , اعدام های شتاب زده و اعدام های خیابانی در ایران روز به روز شدت میگیرد
نامه زانیار مرادی از زندان رجایی شهر کرج به هم سن و سالهاي خودم در سراسر جهان
یکشنبه, ژانویه 6, 2013 - 13:03
من اسمم زانيار مرادی است. الان از سلول مرگی در آن سوی دنيا در شهر کرج درکشور ايران نشسته و ميخواهم با شما جوانان در اروپا و امريکا٬ با شما جوانان همسن و سال خودم در ژاپن و استراليا و فرانسه و افريقا و در همه جای دنيا حرف بزنم. نگذاريد مرا اعدام کنند! آيا دنيا آنقدر بيرحم است که اين صحنه را تماشا کند که من و پسر عمويم در خيابان اعدام شويم و چيزی نگويد و کاری نکند؟
نگذاريد ما را اعدام کنند. بهر طريقی که ميتوانيد ٬ سعی کنيد از ابتکارات جوانانه استفاده کنيد و کاری کنيد که حکومت اسلامی ايران ببيند که ما تنها نيستيم و دنيا به اين حکم ظالمانه اعتراض دارد.صدای اعتراض شما و هر حرکت و اعتراضی که بکنيد به گوش ما فورا ميرسد. منتظر شنيدن اخبار اعتراضات شما همسن و سالهای خودم هستم
ميدانم که اين ترس من و اين درخواستم از طريق امکانات اينترنتی به گوش شما ميرسد. پس فقط چند دقيقه صبر کنيد٬ چند ثانيه وقت بگذاريد و از من بشنويد که چقدر سخت است در بيست و يک سالگی با مرگ مواجه شدن٬ با کابوس مرگ زندگی کردن و هر لحظه از صدای پای زندانبانان ترسيدن و بر خود لرزيدن!
ما سه سال است که زنداني شده ايم . من زانيار مرادي و هم پرونده اي من لقمان مرادي٬ ۹ ماه را زير شکنجه بوديم. ما را چنان کتک ميزدند که ديگر توان راه رفتن نداشتيم و همين امروز نيز کمرم بشدت درد ميکند و دو مهره کمرم شکستگي دارد. به ما گفتند اگر حرفهايي که آنها ميخواهند را نزنيم٬ به ما تجاوز ميکنند و ما نامه هايی را که آنها آوردند امضا کرديم. و اکنون در يک قدمي مرگ با طناب دار در خياباني در تهران و يا مريوان شهر محل تولدمان ايستاده ايم. اين روزها شنيدم که دارند مقدمات اجرای حکم اعدام ما را فراهم ميکنند و چهار روز است که حالم خوب نيست٬ شبها خوابم نميبرد و فکر کردم شايد با اين نامه بتوانم بخودم کمک کنم.
زانيارمرادي -- زندان رجايي شهر کرج
اشتراک در:
پستها (Atom)